زندگینامه شهید
مجاهد شهید فرهاد جوادی در سال۱۳۳۶ در بهشهر چشم به جهان گشود، پس از گرفتن مدرک دیپلم به بابل رفت و در رشته برق ادامه تحصیل داد. او در انقلاب ضدسلطنتی شرکت فعال داشت و دوستان و آشنایانش را بهشرکت در تظاهرات علیه شاه فرامیخواند.
پس از انقلاب ضدسلطنتی و دزدیده شدن آن توسط خمینی، فرهاد وقتی رفتار دجالگرانه مرتجعین و غاصبان حاکمیت مردمی را دید، بهسرعت از آنها متنفر و رویگردان شد و برای انتخاب راه بهجستجو و مطالعه پرداخت و طولی نکشید که گمشدهاش را در سازمان مجاهدین خلق یافت.
فرهاد که مجاهدین را با مسعود رجوی شناخته بود، عاشقانه در راه آرمانهای سازمان پای گذاشت و به یکی از فعالترین هواداران سازمان مجاهدین، و پس از آن مسئول انجمن جوانان مسلمان بهشهر شد و فعالیتهای انقلابیاش را ادامه داد.
فرهاد با میلیشیاهایی که توسط انجمن جوانان مسلمان بهشهر سازماندهی شده بودند، رابطهیی بسیار صمیمی داشت و ا آنها هم برای او بهعنوان رابِطشان با مجاهدین احترام ویژهیی قائل بودند. خصوصیت بارز فرهاد پیگیر بودن و خستگیناپذیریش بود.
او همواره میگفت «وقتی از کارکردن زیاد خسته میشوم و یا اوضاع و احوال نگرانم میکند، یکی ازجملات مسعود را میخوانم و تمام خستگیها و نگرانیهایم را فراموش میکنم».
افشاگری و چاپ و توزیع سوابق مرتجعین و سرکردگان کمیتههای آخوندی توسط انجمن جوانان مسلمان بهشهر، خشم دادستان جنایتکار این منطقه بهنام «شاهنوش» را نسبت بههواداران مجاهدین، بهویژه فرهاد برانگیخت.
از اینرو با توطئه و زمینهچینی چماقداران ارتجاع به انجمن هواداران حمله کردند و آلات ضرب و جرح از قبیل چاقو و پنجهبکس را در ساختمان جا گذاشتند، و سپس برای فرهاد و چند تن دیگر از مجاهدین پروندهسازی کرده و آنها را به دادگاه کشاندند. شاهنوش در یک اقدام تلافیجویانه فرهاد را به ۵۰ضربه شلاق محکوم کرد و حکم را اجرا نمود.
فرهاد پس از شلاق خوردن خطاب به مردم گفت: « «برادران مجاهد ما را در دوران سیاه حکومت شاه هم بهوسیله ساواک به تخت شکنجه میبستند و بدنشان را میسوزاندند، اما آیا توانستند عقیده و ایمانشان را بگیرند؟
آیا مجاهدین با شهادت و شکنجه از بین رفتند؟ آیا در جمهوری اسلامی هم ما بهخاطر داشتن عقیده، بهخاطر طرفداری از آرمان مجاهدین باید به تخت بسته شویم؟ آیا فکر میکنید با شلاقزدن ما میتوانید عقیده و آرمانمان را بگیرید؟…
اعتراض ما بهخاطر این است که دارند انقلاب و اسلام را نابود میکنند. مگر ما چه کردیم؟ جز کوشش در راه اسلام و انقلاب! بهرحال وقتی پردهٔ جهل و ناآگاهی از جلوی چشمان شماهایی که الآن مرا به شلاق بستید کنار رفت، متوجه خواهید شد که شماها مرا شلاق نزدید. بلکه این آزادی و انقلاب میباشد که بهدست شما به شلاق بسته شد. آنوقت روسیاهی برای آنهایی میماند که ناآگاهانه در این راه بودهاند».
وی پس از این حادثه با انگیزهٔ بسیار و پرشورتر از پیش به مبارزه علیه ارتجاع پرداخت تا اینکه در روز ۲۴تیر ۶۰ در یک کیوسک تلفن در شهر چالوس توسط مزدوران رژیم شناسایی و دستگیر شد و به زندان سپاه بهشهر منتقل گردید.
دژخیمان که از او کینهها بهدل داشتند، وحشیانه به جانش افتادند تا بلکه از او اطلاعاتی در رابطه با شبکهٔ فعال بهشهر بهدست آورند، اما از فرهاد تنها صلابت و پایداری دیدند.
یکی از برادران مجاهد و همبند فرهاد در مورد روحیه فرهاد در زیر شکنجه و زندان نقل میکند: «فرهاد را با بدنی شکنجهشده به زنجیر کشیدند طوری که از صدای زنجیرها میفهمیدیم که این فرهاد است که راه میرود. در آخرین روزهای زندگی فرهاد عکسی از دختر تازه به دنیا آمدهاش بهنام سارا بهدستش رسید. او پشت عکس نوشته بود: «تو را بوسیدم و در قلب و روحم جای داری. دستت را میبوسم. بدان که پدرت به تو خیلی امید داره»
پاسداران جنایتکار که از عواطف پدری فرهاد اطلاع پیدا کرده بودند، به آخرین ترفند کثیفشان دست زدند. دستگذاشتن بر عواطف پاک و بیآلایش پدری! و به دروغ به فرهاد گفتند که دخترت را به زندان آوردیم.
اگر میخواهی او را ببینی فقط اسم دو نفر را لو بده تا آزادت کنیم و برای همیشه پیش دخترت باشی. اما فرهاد قاطعانه بین عواطف و عشق خودش نسبت به فرزندی که او را از جان بیشتر دوست میداشت و عشق نسبت به خلق و میهن اینگونه انتخاب کرد و تابشِ دیگری شد از خورشیدِ مجاهدتِ نسلِ فدا و ایمان!
او در جواب به دژخیمان گفت «تف بر شما مرتجعین که با تحریک احساسات پدری میخواهید احساسات مرا نسبت به خلقم از من بگیرید. ولی بدانید که کور خواندهاید! من زیر بار خواستههای شما نخواهم رفت».
دژخیمان خمینی فرهاد قهرمان را در ۱۴مرداد سال۱۳۶۰ در جنگل عباسآباد بهشهر بهطرز فجیعی زجرکش کردند.
روزی که فرهاد شهید شد، دخترش ۹ روزه بود و بعد از شهادت او، یک دستهگل بر سر مزارش دیده میشد که بر روی آن نوشته شده بود: «از طرف سارا، به پدری که هرگز او را ندیده.»
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org