728 x 90

با یاد مجاهد شهید مجید خادمی

مجاهد شهید مجید خادمی
مجاهد شهید مجید خادمی

محل تولد: گلپايگان
شغل:
سن: 21
تحصیلات: متوسطه
محل شهادت: اصفهان
تاریخ شهادت: 0-5-1367
محل زندان: -

زندگینامه شهید


مجاهد شهید مجید خادمی در سال۱۳۴۶ در خانواده‌ای مذهبی و سیاسی در گلپایگان بدنیا آمد. او در قیام ضدسلطنتی از طریق برادر بزرگترش حسین با سازمان مجاهدین خلق ایران آشنا شد. و از همان زمان فعالیت‌های سیاسی خود را در مدرسه آغاز کرد.

اورا به جرم فعالیت‌های سیاسی از مدرسه اخراج کردند، اما او یک سوپرمارکت باز نمود و با این محمل به فعالیت خود ادامه داد.

 

شهادت دو برادرش حسین و علیرضا در سالهای ۶۰ و ۶۱ عزم او را برای ادامه راه جزم‌تر کرده بود.

سال۶۵ از طرف سپاه احضاریه‌ای برای مجید آمد و او را به‌دلیل شهادت برادران و سیاسی بودن خانواده دستگیر کردند.

مجید به مدت ۹ماه در زندان گلپایگان بود، قبل از آزادی به زندان دستگرد اصفهان منتقل شد و به قصد دستگیری سایر همرزمان مجید، به‌طور موقت او را آزاد کردند. اما مجید انگیزه آنها را از آزادیش متوجه شد، و فعالیتش را در نهایت مخفی‌کاری انجام می‌داد طوری که حتی خانواده‌اش نیز متوجه این فعالیت‌ها نمی‌شدند.

او یک آرزو داشت و آن هم پیوستن به ارتش آزادیبخش، و این عشق بود که مجید را بی‌قرار و عاشق پیروزی کرده بود.

یکی از بستگان شهید در مورد شکنجه شدن مجید در زندان و بازگشت از زندان می‌گوید: «وقتی از زندان برگشت، چهره‌اش شکسته بود. اندازه پاهایش ۳ سایز بزرگتر شده بود و هیچوقت جورابهایش را در نمی‌آورد.

وقتی از او سؤال می‌کردم که چرا این‌قدر پاهایت بزرگ شده، مثل همیشه می‌خندید و با شوخی می‌گفت خوب قدم بلند شده و پاهایم هم بزرگ شده است. وقتی می‌پرسیدم مجید در زندان چه بر سرت آوردند؟ می‌گفت: «معلوم است که در زندانهای خمینی چکار با آدم می‌کنند».

مجید در سال۶۶ پس از آزادی از زندان بلافاصله به سازمان وصل شد و راهی پیوستن به ارتش آزادیبخش شد. اما در شهر زاهدان پلیس به او مشکوک شده و او را دستگیر می‌کند، و مجدداً به زندان دستگرد اصفهان منتقل می‌شود.

یکی از همبندی‌های مجید در مورد روحیه او در دستگیری دوم می‌گوید: «مجیدگرچه سنش کم بود ولی روحیه قوی، بشاش و شادابش زبان‌زد همه بود، موقع رفتن برای اعدام به پاسداری که او را با خودش می‌برد می‌گوید: ”چشم‌بندم را بردار» اونوقت با مشت به دهن او می‌زند و بلند فریاد می‌کشد: «مرگ بر خمینی، درود بر رجوی»

مجید خادمی در قتل‌عام زندانیان در ۱۳مرداد سال۶۷، به همراه ۷۰۰نفر از زندانیان اصفهان، به جوخه تیرباران سپرده شد.

 

خاطرات


در گزارش یکی از همبندی‌های مجید درباره ویژگیهای انقلابی این مجاهد نوجوان آمده است:

«مجید با وجود سن کم، روحیه‌یی قوی و اراده‌یی محکم داشت. بشاش بودن و شادابی او زبان‌زد بود. او عشق زیادی به برادر مسعود داشت. بچه‌ها

می‌گفتند هنگامی که او را برای اعدام می‌بردند با مشت به دهان پاسداری زده و با شعار «مرگ بر خمینی، درود بر رجوی» به سمت محل اعدام رفته بود».

یکی از بستگان شهید مجید گفته است:

سال ۶۵ از طرف سپاه برای مجید احضاریه آمد با وجود این‌که هیچ مدرکی علیه او نداشتند، اما فقط به‌دلیل شهادت برادرها و سیاسی بودن خانواده،

او را دستگیر کردند. مجید قبل از آزادی به زندان دستگرد اصفهان منتقل شد و بعد به قصد دستگیری سایر همرزمان مجید، به‌طور موقت او رو آزاد

کردند. اما مجید مقصود آنها را به‌خوبی فهمیده بود. به‌خاطر همین کارهاش را در نهایت مخفی‌کاری انجام می‌داد. طوریکه حتی ما که خانواده او

بودیم متوجه فعالیت‌هاش نمی‌شدیم.

وقتی از زندان برگشت، چهره‌اش شکسته بود. اندازه پاهاش ۳ سایز بزرگتر شده بود و هیچوقت جورابهاش را در نمی‌آورد. وقتی از او سؤال می‌کردم

که چرا این‌قدر پاهایت بزرگ شده، مثل همیشه می‌خندید و با شوخی می‌گفت خب قدم بلند شده، پاهایم هم بزرگ شده! وقتی می‌پرسیدم مجید توی

زندان چه بر سرت آوردند؟ می‌گفت: معلومه که توی زندانهای خمینی چکار با آدم می‌کند!

 

 

تصاویر یادگاری


 

 

تصویر مزار شهید


یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org

 

مزار مجاهد شهید مجید خادمی

مزار مجاهد شهید مجید خادمی

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/84a214f4-f3e6-4efe-829b-b4bf58e7e86f"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات