زندگینامه شهید
حاکم ضد شرع خمینی: حسن میتوانم تورا آزاد کنم بهشرطی که در نماز جمعه، برعلیه سازمان حرف بزنی...
حسن شورشی در پاسخ فریاد زد: کور خواندهاید که مجبورم کنید در نماز جمعه برعلیه سازمانم صحبت کنم
حسن در سال۱۳۳۷ در بهشهر متولد شد. در تمامی دوران دبستان و دبیرستان شاگرد ممتاز بود و در امتحانات نهایی شاگرد اول استان مازندران شد. سپس در رشته پزشکی و علوم سیاسی قبول شد و در دانشگاه تهران به تحصیل ادامه داد.
در سالهای اول انقلاب با مجاهدین در انجمن بهشهر آشنا شد و فعالیت سیاسیاش را آغاز نمود و در دانشگاه با انجمن دانشجویان مسلمان دانشگاه تهران به فعالیتاش ادامه داد. در تمام فعالیتهای سازمان شرکت فعال داشت. به برادر مسعود عشق میورزید و در زمان کاندیداتوری برادر مسعود فعالانه شرکت کرد.
بعد از۳۰ خرداد سال۶۰ به بهشهر رفت. بعد از جریان ۷تیر بود که رژیم اقدام به دستگیری گسترده نمود حسن که در مرکز شهر بود دستگیر شد و زیر وحشیانهترین شکنجهها برده شد.
به گفته هم سلولیهایش حسن در هر شرایطی در زندان متکی به مواضع سازمان بود و با علاقه ویژه و خاصی که به برادر مسعود داشت، همواره به همه بچههای سلول درس ایستادگی و مقاومت میداد.
یک روز او را صدا زده و نزد حاکم ضدشرع که نماینده خمینی دجال بود، میبرند. حاکم ضد شرع از او میخواهد که در نماز جمعه علیه سازمان صحبت کند و مورد عفو قرار بگیرد. ولی حسن با شجاعت و جسارت تمام بر سر حاکم ضدشرع فریاد میزند «کورخواندهاید که من برعلیه سازمان صحبت کنم»
با این موضعگیری جسورانه و با شجاعت پاسداران زبون، مجدداً او زیر شکنجه برده و بعد از چند روز حکم اعدامش صادر میکنند و مزدوران وحشی او را به جنگل برده و به درختی که بهعنوان تیرک اعدام استفاده میکردند بسته و با شلیک به قلب پاکش او را بهشهادت میرسانند.
بعد از شهادت این مجاهد بیباک، مزدوران سپاه جهت اذیت کردن خانواده به خواهرش در تهران زنگ میزنند و به دروغ میگویند که حسن آزاد شده و پدرش با وسائل و لباس به بیمارستان شهر مراجعه کند.
آنگاه که پدر بیخبر با ساکی پر از وسایل به بیمارستان میرود. با جسد پسرش در سردخانه مواجه میگردد. همانجا پدر تصمیم میگیرد که جنازه پسر مجاهدش را به کرج منتقل کند اما موفق نمیشود برای انتقال به وی آمبولانس داده نمیشود. اجبارا پیکر پسرش را در یک پتو پیچیده و با کرایه یک وانت بار به کرج میبرد.
مادر دلسوخته میخواسته که پسرش را در حمام خانهاش با دستان خودش بشوید که اقوام مانع میشوند و سرانجام جنازه این مجاهد پرشور، صبح زود روز بعد در قبرستان شهر با حضور محدودی از اقوام و دوستان به خاک سپرده میشود. تا شاهدی بر جنایات ضدبشری خمینی خونخوار باشد.
یاد این مجاهد سر موضع گرامی و راهش ادامه دارد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید