زندگینامه شهید
با مورس برایمان پیام فرستاد «بچهها ۲۰دقیقه برای نوشتن وصیتنامه بهمن وقت دادهاند میخواهند اعدامم کنند. سلام مرا بهمسعود و مریم برسانید».
زهرا خسروی متولد شهر تهران و دانشجو بود. وی در منطقه عظیمیه کرج زندگی میکرد. اسم دیگر وی رویا بود. رویا بهدلیل ایستادگی و مقاومتش پاسداران وحشی از تاثیرگذاری او هراس داشتند. عموماً در سلولهای انفرادی زندان گوهردشت بهسر برد. وی مدت کوتاهی در بند عمومی بود.
یکی از همبندیهای رویا میگوید: رویا قدی بلند و قامتی برافراشته داشت.. بازجوهایش را کلافه کرده بود یکی از بازجوها میگفت: «هرکاری میکنیم او باز از مواضع خود کوتاه نمیآید». او را به ۱۰سال زندان محکوم کرده بودند. و مداوم زیر شکنجه و اذیت و آزار زندانبانان و شکنجهگران بود. اما بر موضع مجاهدت و آرمان رهایی مردم ستمدیدهاش تا آخرین لحظهایستاد.
رویا وقتی با بازجوها برخورد میکرد آنقدر شجاع و با صراحت بود و آنها را شکست میداد. او را به بندهای تنبیهی میبردند. این شیرزن قهرمان از سال۶۲ تا ۶۴ در سلول و بقیه اوقات را نیز در بندهای تنبیهی بود.
زهرا دلاوری بیباک که زندان و شکنجه را به سخره گرفت و در ۹مرداد۱۳۶۷ در زندان گوهردشت بهدست دژخیمان خمینی حلقآویز و سر بدار شد.
خاطرات
در گزارشی پیرامون وضعیت زهرا آمده است: «اولین بندی که از اعدامها خبردار شد، فرعی مقابل هشت بود.
مجاهد شهید مجید معروفخانی از مجاهدین کرج از پشت پنجره، با صدای بلند فریاد زد: «بچهها را دارند اعدام میکنند».
اما برخی هنوز باورشان نمیشد، تا اینکه خواهری به نام زهرا خسروی که قبلاً از طریق مورس با او در تماس بودیم با مورس برایمان پیام فرستاد:«بچهها ۲۰دقیقه برای نوشتن وصیتنامه بهمن وقت دادهاند میخواهند اعدامم کنند. سلام مرا بهمسعود و مریم برسانید».
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org