زندگینامه شهید
منصور کیامرزی در سال ۱۳۳۵ در فیروزآباد فارس به دنیا آمد؛ تحصیلات ابتدایی و متوسطه را تا گرفتن دیپلم در شیراز سپری کرد.
او که در نوجوانی، از نزدیک شاهد برگزاری جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاه خائن در سال ۱۳۵۰ در شیراز با هزینههای هنگفت در کنار فقر و محرومیت مردم بود، به این فکر افتاد که برای مبارزه با این حاکمیت فاسد، باید بهدنبال راه مناسبی بود.
پس از سال ۱۳۵۰ و اعدام زندانیان سیاسی و دستگیری جوانان و دانشجویان معترض توسط ساواک شاه، منصور بیشازپیش به ضرورت این مبارزه پی برد.
منصور که به همراه خانواده به تهران نقل مکان کرده بود، در کار پیمانکاری ساختمان مشغول بهکار شد.
وی با شروع قیام مردم علیه نظام وابسته سلطنتی، در تظاهراتها فعالانه شرکت داشت و در جریان همین فعالیتها بود که با نام و آرمان سازمان مجاهدین آشنا گردید.
منصور پس از پیروزی انقلاب، فعالیت خود را در ارتباط با بخش اجتماعی سازمان آغاز کرد. وی که در عمده فعالیتهای سازمان از جمله برپایی دکههای فروش نشریه مجاهد و سایر انتشارات سازمان در مناطق جنوبی شهر تهران، و مسئولیتهای تبلیغی و تظاهراتهای اعتراضی در برابر سیاست سرکوبگرانه ارتجاع حاکم شرکت داشت، بارها مورد هجوم چماقداران و نیروهای سرکوبگر رژیم قرار گرفت.
منصور همچنین در تیمهای حافظت از مراسم و میتینگهای سازمان مسئولیت داشت.
وی پس از سرکوب خونین تظاهرات بزرگ و مسالمتآمیز سازمان در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ توسط خمینی ملعون و آغاز مبارزه مسلحانه انقلابی بر علیه دیکتاتوری ولایت فقیه، به زندگی و مبارزه مخفی روی آورد و به عضویت واحدهای عملیاتی سازمان در آمد.
از آنجا که این واحد عملیاتی موفق به انجام چندین عملیات موفق در گوشمالی و کیفر دادن به نیروهای سرکوبگر رژیم شده بود، مزدوران اطلاعات و پاسدار رژیم بهشدت بهدنبال دستگیری منصور و یارانش بودند.
تا آن که در اوایل سال ۱۳۶۲، با اطلاعات یک عنصر خائن، محل استقرار منصور مورد حمله پاسداران جنایتکار قرار گرفت و وی دستگیر و روانه زندان و شکنجهگاه اوین شد.
دژخیمان خمینی در زندان، از همان ابتدا او را زیر شکنجههای وحشیانه قرار دادند و سپس در بیدادگاه آخوندی به ۸ سال زندان محکوم کردند.
منصور بهعنوان عنصری مقاوم، با اخلاق انقلابی و روحیهای قوی، همواره از تکیهگاههای محکم سایر همرزمانش بود و مورد احترام آنان قرار داشت.
وی در مراسمی که در بزرگداشت شهدا و یا اعیاد ملی و مذهبی برگزار میشد، نقش فعالی داشت. صدای خوش و دلنشین منصور، هنگام خواندن سرودهای سازمان و یا ترانههای ملی میهنی، موجب بالا رفتن روحیه مقاومت و رزمندگی در سایر زندانیان همرزمش میشد. به همین دلیل همواره، مورد حقد و کینه بازجویان و شکنجهگران و توابین قرار داشت.
منصور مدتی بعد به زندان قزلحصار منتقل گردید و تا تابستان سال ۱۳۶۵ که به زندان گوهردشت منتقل شد، به مدت سه سال در این زندان، با سرفرازی در برابر همه فشارها و شکنجهها ایستادگی کرد.
وی در گوهردشت نیز درسهای بسیاری از مقاومت و پایداری عنصر مجاهد خلق به دژخیمان خمینی داد، تا آن که در خرداد ۱۳۶۷ به همراه ۱۵۰ مجاهد دیگر به زندان اوین منتقل گردید.
منصور در زندان اوین نیز با وجود همه فشارها، بر سر مواضع مجاهدی خود استوار بود و در چندین رشته حرکات اعتراضی و اعتصاب بر علیه شرایط سرکوب و محدودیتهای زندان، شرکت فعال داشت.
مأموران جنایتکار خمینی در زندان، برای درهم شکستن وی، از هیچ رذیلتی فروگذار نکردند، از جمله در زمستان لباس کودک خردسال وی را در میآوردند و در سرما رها میکردند تا او را مجبور به تسلیم و همکاری نمایند اما این مجاهد دلیر با رشادت و شجاعت، پیوسته بر مواضع مجاهدیش پای میفشرد.
سرانجام منصور قهرمان، در قتل عام زندانیان سیاسی سر موضع در سال ۱۳۶۷، به فتوای خمینی ملعون، همراه با هزاران مجاهد سر موضع دیگر، سرفرازانه سربدار شد و به خیل عظیم شهدای مجاهد خلق پیوست.
بهادر کیامرزی برادر کوچکتر منصور نیز، از شهدای پاکباز مجاهد خلق است که در سال ۱۳۶۰، در زندان اوین تیرباران شد.
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org