با افشای فایل صوتی ملاقات آقای منتظری با اعضای هیأت مرگ در 19مرداد 1395شور و شعلهٴ تازهیی در جنبش دادخواهی دمیده شد. این ملاقات در روزهای پایانی قتلعام، روز دوشنبه 24مرداد 1367انجام شد و آقای منتظری پیشتر تو کتاب خاطراتشون توضیح داده بودن اما مزدوران خامنهای با طرح شایعات مختلف و باز هم ارعاب و تهدید و جوسازی، مانع از نفوذ و گسترش اون در جامعه شدن. البته جنایت اونقدر بزرگ بود که باورش هم برای مردم ساده نبود...
خمینی بعد از مخالفت آقای منتظری با قتلعام زندانیان، با این خیال که ایشون آدم سادهایه و میشه فریبش داد، ـ بعد از قتلعام اکثر زندانیان ـ هیأت مرگ تهران رو فرستاد پیشش تا با سناریو مشورت و کسب تکلیف، اونو تو این جنایت شریک کنه و هیچ شکافی باقی نمونه.
اما منتظری همون اول آب پاکی رو ریخت رو دستشونو گفت:
«به نظر من بزرگترین جنایت که در جمهوری اسلامی شده و در تاریخ ما رو محکوم میکنه، به دست شما انجام شده و شما را در آینده جزوه جنایتکاران تو تاریخ مینویسند، ...»
با توجه به اهمیت حرفهایی که تو اون ملاقات گذشت، تو این شماره فقط به 3نکته مهم از اون سند تاریخی اشاره میکنیم:
خمینی بعد از مخالفت آقای منتظری با قتلعام زندانیان، با این خیال که ایشون آدم سادهایه و میشه فریبش داد، ـ بعد از قتلعام اکثر زندانیان ـ هیأت مرگ تهران رو فرستاد پیشش تا با سناریو مشورت و کسب تکلیف، اونو تو این جنایت شریک کنه و هیچ شکافی باقی نمونه.
اما منتظری همون اول آب پاکی رو ریخت رو دستشونو گفت:
«به نظر من بزرگترین جنایت که در جمهوری اسلامی شده و در تاریخ ما رو محکوم میکنه، به دست شما انجام شده و شما را در آینده جزوه جنایتکاران تو تاریخ مینویسند، ...»
با توجه به اهمیت حرفهایی که تو اون ملاقات گذشت، تو این شماره فقط به 3نکته مهم از اون سند تاریخی اشاره میکنیم:
1. برنامه ریزی و طراحی اعدامها از مدتها قبل:
«شخص احمد آقا پسر آقای خمینی هم از سه چهار سال قبل هی میگفت: ”مجاهدین از روزنامه خونش و از مجله خونش و از اعلامیه خونش همه باید اعدام بشند“. اینا یه همچین فکری میکردن. و حالا فرصت را مغتنم شمردن...»
«شخص احمد آقا پسر آقای خمینی هم از سه چهار سال قبل هی میگفت: ”مجاهدین از روزنامه خونش و از مجله خونش و از اعلامیه خونش همه باید اعدام بشند“. اینا یه همچین فکری میکردن. و حالا فرصت را مغتنم شمردن...»
قتلعام ـ اعدامها از مدتها طراحی شده بود
میگه پسر خمینی از چند سال قبل میگفت به صغیر و کبیرشون نباید رحم نکرد و این نشون میده قتلعام مشروط به هیچ عامل بیرونی و خلق الساعه نبود. کمااینکه دیدیم از مدتها قبل تو تمام شهرستانها تفکیک زندانیان رو شروع کرده بودن و بسیاری از زندونیای شهرستانی رو به شهرهای دیگه منتقل کردن تا مانع از شوک و شورشهای محلی تو شهرهای کوچک بشن.
2. عدم مشروعیت دستگاه قضایی:
«دستگاه قضایی کشور شما زیر سؤال بردید. چندین سال، شخص آقای نیری، این قاضی اون قاضی، تو این شهر تو اون شهر، یکی رو محکوم کرده به 5سال یکی رو محکوم کرده به 6سال، یکی رو محکوم کرده به ده سال، و یکی را محکوم کرده به پانزده سال.
خوب اینکه حالا ما بیاییم بدون اینکه فعالیتی تازه باشه بگیریم اعدام کنیم، این معنیاش این است که همه ما... خوردیم، همه دستگاه ما، قضایی ما، غلط بود، این معنیاش این نیست؟»
2. عدم مشروعیت دستگاه قضایی:
«دستگاه قضایی کشور شما زیر سؤال بردید. چندین سال، شخص آقای نیری، این قاضی اون قاضی، تو این شهر تو اون شهر، یکی رو محکوم کرده به 5سال یکی رو محکوم کرده به 6سال، یکی رو محکوم کرده به ده سال، و یکی را محکوم کرده به پانزده سال.
خوب اینکه حالا ما بیاییم بدون اینکه فعالیتی تازه باشه بگیریم اعدام کنیم، این معنیاش این است که همه ما... خوردیم، همه دستگاه ما، قضایی ما، غلط بود، این معنیاش این نیست؟»
قتلعام ـ زیر سؤال رفتن دستگاه قضایی...
میگه این قتلعام و اعدامهایی که بدون جرم و بدون محاکمه انجام دادین ثابت میکنه که تو نظام ولایت اصلاً موضوعی به نام قضا و قضاییه وجود نداره. بحث این نیست که قضاییه کشور خوبه یا بد، حتی بحث این نیست که قانونی عمل میکنه یا نه؛ بحث اینه که اصلاً نظام قضایی وجود نداره. معنی این حرف اینه که تمام احکام زندان و سنگسار و دار و تبعید و تیربارون مبنای سیاسی دارن و نه قانونی و حقوقی و جزایی.
مهم نظر ولایت و مصلحت نظامه. هرزمان ولیفقیه احساس خطر کنه ـ اگه اول انقلاب و سال ۵۸هم که باشه ـ روزنامه خون هم میگیرن بهش 6ماه حبس میدن، اگه باز هم تشخیص بده و احساس خطر کنه همون فرد رو به 6سال حبس محکوم میکنه و اگه لازم باشه همون زندانی رو بعد از هفت سال در حالی که یک سال از پایان مدت محکومیتش گذشته با همون جرمی که هیچ جای دنیا جرم نیست، اعدام میکنن. داره به نیری و رئیسی میگه آخه شما خودت به نفر 5سال یا 10سال حکم دادی، چطور بدون اینکه جرمی مرتکب شده باشد اونو میکشی؟ تصریح میکنه که هیچ فعالیت تازهیی صورت نگرفته بود و اعدامها دلیل سیاسی داشت.
3. قصابی انسانها در ماه محرم:
میگه این قتلعام و اعدامهایی که بدون جرم و بدون محاکمه انجام دادین ثابت میکنه که تو نظام ولایت اصلاً موضوعی به نام قضا و قضاییه وجود نداره. بحث این نیست که قضاییه کشور خوبه یا بد، حتی بحث این نیست که قانونی عمل میکنه یا نه؛ بحث اینه که اصلاً نظام قضایی وجود نداره. معنی این حرف اینه که تمام احکام زندان و سنگسار و دار و تبعید و تیربارون مبنای سیاسی دارن و نه قانونی و حقوقی و جزایی.
مهم نظر ولایت و مصلحت نظامه. هرزمان ولیفقیه احساس خطر کنه ـ اگه اول انقلاب و سال ۵۸هم که باشه ـ روزنامه خون هم میگیرن بهش 6ماه حبس میدن، اگه باز هم تشخیص بده و احساس خطر کنه همون فرد رو به 6سال حبس محکوم میکنه و اگه لازم باشه همون زندانی رو بعد از هفت سال در حالی که یک سال از پایان مدت محکومیتش گذشته با همون جرمی که هیچ جای دنیا جرم نیست، اعدام میکنن. داره به نیری و رئیسی میگه آخه شما خودت به نفر 5سال یا 10سال حکم دادی، چطور بدون اینکه جرمی مرتکب شده باشد اونو میکشی؟ تصریح میکنه که هیچ فعالیت تازهیی صورت نگرفته بود و اعدامها دلیل سیاسی داشت.
3. قصابی انسانها در ماه محرم:
قتلعام ـ قصابی در ماه محرم
«دیگه ماه محرمه دیگه اقلا دیگر تو ماه محرم اقلا، ماه خدا و پیغمبره اینطوری نیست، از امام حسین اقلا شرم بکنید دیگه حالا.
بیایند آنجا، ملاقات رو قطع کنیم و همینطور بیایم قصابی کنیم تو اونجا، بکشیم بیرون و تی تی [صدای شلیک] هیچ جای دنیا همچین کاری هست؟ ما آدمایی هستیم که رادیو تلویزیون ما میگه، قاتل گاندی رو دو سال سه ساله توی نمیدونم چی چیه، مرتبه دومه نمیدونم چی چی فرجامخواهی توی اونجام رفته، حالا تازه دارن اعدامش میکنن.»
بیایند آنجا، ملاقات رو قطع کنیم و همینطور بیایم قصابی کنیم تو اونجا، بکشیم بیرون و تی تی [صدای شلیک] هیچ جای دنیا همچین کاری هست؟ ما آدمایی هستیم که رادیو تلویزیون ما میگه، قاتل گاندی رو دو سال سه ساله توی نمیدونم چی چیه، مرتبه دومه نمیدونم چی چی فرجامخواهی توی اونجام رفته، حالا تازه دارن اعدامش میکنن.»
قتلعام ـ قطع ملاقات و قصابی زندانیان
میگه اگر بهخاطر مصلحت نظام کشتید، اگه بهخاطر کینه امام کشتید، ... بهخاطر خدا بهخاطر محرم، بهخاطر امام حسین بس کنید. از امام حسین شرم کنید که تو همین ایام خودش و آلش و اصحابش رو تو کربلا کشتن. میگه «... همینطور بیایم قصابی کنیم تو اونجا، بکشیم بیرون و تق تق...» اگر توجه کرده باشین از واژه قصابی استفاده میکنه؛ خلاصه اینکه یزید و معاویه و ابن زیاد «قصابی» نکردن، اسیر نکشتن، بیمار نکشتن. اما شما میکشید بیرون و تق تق اسیرها رو میکشین. آخه کدوم جلادی این کارها را با اسیراش کرده که ما دومیش باشیم. بعد هم ضمن اشاره به ماجرای قتل گاندی میگه «ما خودمون تو تلویزیون میگیم قاتل گاندیرو تا چند سال نکشتن...» آخه چطوره که رهبر سیاسی و پدر معنوی هند رو با گلوله کشتن اما کسی نگفت باید نسلشونو برداریم ولی شما دارین روز روشن تو ایام محرم آدمهارو قصابی میکنین.
ادامه دارد...
ادامه دارد...