جاودانه فروغ اشرف، مجاهد شهید سعید رضا پورهاشمی

زندگینامه شهید

سعیدرضا پورهاشم در سال ۱۳۴۶ در شیراز و در یک خانواده متوسط به‌دنیا آمد. پس از پایان تحصیلات دوران ابتدایی و متوسطه و گرفتن دیپلم در رشته برق از هنرستان، به سربازی رفت و در جبهه‌های جنگ ضدمیهنی با فجایع و ویرانیها و کشتارها آشنا شد. وی که از نزدیک درد را لمس می‌کرد، تحمل این وضعیت را نداشت و به‌دنبال راهی برای پایان دادن به این وضعیت تکان دهنده و دردناک بود.
وی در تیرماه ۱۳۶۷ در جبهه جنگ به‌دست ارتش عراق دستگیر شد.
سعیدرضا در اردوگاه اسارت، با قرار گرفتن در کنار دوستانش که به مجاهدین سمپاتی و هواداری داشتند، با نام و آرمان و دیدگاههای سازمان مجاهدین آشنا شد و نهایتاً در اردیبهشت ۱۳۶۹ تصمیم به‌پیوستن به ارتش آزادیبخش، برای مبارزه با رژیم ارتجاعی خمینی گرفت.
سعیدرضا در نامهٔ درخواستش برای پیوستن به ارتش آزادیبخش، این‌چنین نوشت: «… به‌دلیل پاسخ به ندای وجدان برای آزادسازی مردم و میهنم از دست بقایای رژیم خمینی به ارتش آزادیبخش می‌پیوندم و این را حق مسلم هر فرد میدانم».
وی بعد از ورود به ارتش آزادیبخش، پس از گرفتن آموزشهای لازم، به‌خصوص در زمینه‌های ایدئولوژیک، در مواضع و مسئولیت‌های مختلف به وظایفش به‌خوبی عمل کرد.
سعیدرضا در دوران پایداری ۸ ساله در زمره کادرهایی بود که با نفرات تیمش در حفاظت و حراست از اشرف در مواضع اطراف اشرف، حضوری فعال داشت.
او ایمان و اعتقادش را به مسیری که انتخاب کرده بود، در نامه‌یی که در ۲۷ شهریور سال ۱۳۸۷ به فرمانده کل ارتش آزادیبخش برادر مجاهد مسعود رجوی نوشت، این‌چنین بیان کرد: «... در این عهدی که می‌بندیم، خدا را گواه می‌گیرم، هیچ تردیدی در دلم ندارم و نه هیچ حسابگری به دو سال و به شرایط و... ، ولو دست خالی و در محصور با هر ابتلایی و هر چرخش اوضاع، ولو شق عاشورا، دست از تو نمی‌شویم. با سر تراشیده جزیی از ۷۲ تنت هستم...»
سعیدرضا این ایمانش را در عمل، با ایستادگی در برابر هجوم مزدوران مالکی – خامنه‌ای به اشرف پایدار، همراه با همرزمان مجاهدش، در ۶ و ۷ مرداد ۱۳۸۸ نشان داد.
او در شب عید سال ۱۳۹۰ در آخرین نامه‌اش نوشته بود: «... می‌خواهم در اشرف مجاهد بمانم، مجاهد زندگی کنم و مجاهد بمیرم. هیهات منا الذلة...»
سرانجام هم‌چنانکه نوشته بود، به آروزیش رسید، آنگاه که در صبح خونین روز ۱۹ فروردین ۱۳۹۰ در رویارویی با ارتش تحت‌امر مالکی و مزدوران خامنه‌ای، در حماسه کبیر فروغ اشرف، با سپر کردن جانش، بر اثر شلیک مزدوران تهاجم‌کننده به اشرف، به‌شهادت رسید.

خاطرات

تصاویر یادگاری

تصویر مزار شهید