زندگینامه شهید
مصطفی مهاجری در سال ۱۳۳۵ در اصفهان به دنیا آمد. تحصیلات دوران ابتدایی و متوسط را در زادگاهش تا سال چهارم نظری سپری کرد.
وی در جریان قیام مردم ایران علیه شاه خائن در سال ۱۳۵۷ در تظاهراتها فعالانه شرکت داشت و با مسایل سیاسی آشنایی پیدا کرد.
پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی توسط برادرش مجاهد شهید علی مهاجری با سازمان مجاهدین آشنا شد و در ارتباط با بخش دانشآموزی سازمان در اصفهان وارد فعالیت شد. وی پس از مدتی در موضع سرتیم یکی از واحدهای میلیشیای دانشآموزی قرار گرفت و مسئولیت پخش و فروش نشریه مجاهد را در اصفهان بهعهده داشت.
جدیت و تلاش بیوقفه وی در انجام مسئولیتهایش چشمگیر بود.
روحیه بالای وی در مقابله با چماقداران ارتجاع حاکم که به مراکز و دکههای سازمان هجوم میبردند زبانزد همرزمانش بود. بهنوشته یکی از همرزمان مجاهدش؛ «او همیشه تأکید داشت که دکه باید حفظ شود و ما باید پیام سازمان را بههر طریقی به گوش مردم برسانیم. این رسالت ما در این مقطع هست».
در میان شهدای سازمان علاقه وافری به شهید مهدی رضایی داشت و دفاعیات شهید بنیانگذار سعید محسن را تماماْ حفظ بود.
از ویژگیهای دیگر مصطفی، رسیدگی با تمام توان به مردم محروم و فقرزده بود و بارها آنچه در خانه از لباس و امکانات داشت، به مردم محروم میبخشید.
در سال ۱۳۵۹ در یک درگیری با فالانژهای رژیم بر سر دکه نشریه فروشی، بر اثر ضربه آنها بهصورتش، از ناحیه چشم بهشدت مصدوم شد. وقتی همرزمانش نسبت به صدمهای که خورده بود، اظهار نگرانی کردند، گفته بود: «این کمترین بهای لازم برای پرداخت آزادی است».
مصطفی در ابتدای خردادماه ۱۳۶۰ در حالیکه مشغول فروش نشریه و پخش تراکت در چهارراه قصر اصفهان بود، توسط گشت سپاه پاسداران دستگیر و حدود ۱۵ روز در مقر سپاه ضدخلقی در بازداشت قرار داشت. از آنجا که وی اسم خود را هم به مزدوران نداد، او را در ساعت ۲ بامداد روز ۲۸ خرداد در حالیکه فالانژهای رژیم در بیرون مقر سپاه منتظر وی بودند، حسابشده آزاد کردند. وی بلافاصله پس از خروج توسط فالانژها مورد ضرب و شتم قرار گرفت تا آنکه توسط یک راننده کامیون شریف، از دست آنها فراری داده شد.
پس از تظاهرات بزرگ و مسالمتآمیز سازمان در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ و سرکوب خونین آن به فرمان خمینی ملعون و آغاز مبارزه مسلحانه انقلابی، مصطفی به زندگی و مبارزه مخفی در پایگاههای مجاهدین روی آورد. وی در واحدهای عملیاتی مجاهد خلق سازماندهی شد و تا قبل از دستگیری با موفقیت مأموریتهای محوله را انجام داد.
در روز ۱۴ تیر ۱۳۶۰ وی به اتفاق شش همرزم دیگر پس از محاصره پایگاهشان توسط پاسداران جنایتکار دستگیر و به زندان سپاه برده شد و زیر شکنجههای شدیدی قرار گرفت. غیر از ضربات کابل، بهدلیل روزها ایستاده نگاه داشتن، وی توان راه رفتن را از دست داده بود.
یکی از عناصر سپاه که از قبل مصطفی را میشناخت تلاش کرده بود با وی رابطه بزند، ولی مصطفی وی را تحویل نگرفته بود. سپس پاسدار مزدور خطاب به وی گفته بود که «اینجا تو را اصلاح میکنند»، مصطفی با تمسخر بهوی جواب داده بود: «اتفاقاْ همین دیروز رفته بودم اصلاح»!.
یکی از همبندیهای مجاهدش نوشته است: «... او میگفت من حتماْ اعدام میشوم ولی سلاح مجاهد هرگز روی زمین نمیماند».
اوایل مهرماه ۱۳۶۰ مصطفی را به همراه ۵۴ تن دیگر به بیدادگاه ضد شرع خمینی بردند. حاکم ضد شرع به وی گفته بود «آقای مهاجر شما امشب هجرت خواهی کرد». مصطفی در جواب گفته بود: «این تنها مژدهای است که بهمن میدهی».
سرانجام جانیان خمینی در سحرگاه روز ۱۱ مهر ۱۳۶۰ مصطفی این مجاهد قهرمان و سر موضع را در حالیکه سرود شهادت میخواند به جوخه تیرباران سپرده و بهشهادت رساندند و بدینترتیب وی به خیل عظیم شهدای مجاهد خلق پیوست.
مجاهد خلق علی مهاجری برادر مصطفی نیز از شهدای سرفراز مجاهد خلق است که در قتلعام ۱۳۶۷ بهشهادت رسید.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید