زندگینامه شهید
مهدی محمدنژاد در سال ۱۳۳۸، در شهر لاهیجان به دنیا آمد؛ تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در لاهیجان به پایان برد. پس از دریافت دیپلم در سال ۱۳۵۶، در رشته پیراپزشکی در دانشگاه تهران پذیرفته شد. وی در محیط دانشجویی با مسایل سیاسی و نام و آرمان سازمان مجاهدین آشنا گردید و بهعنوان هوادار سازمان در تکثیر و توزیع اطلاعیه سازمان در دانشگاه و شرکت در جلساتی که در حمایت از سازمان برگزار میشد، فعال بود.
با شروع قیام و تظاهراتهای مردم ایران علیه نظام سلطنتی، مهدی همراه با دانشجویان مبارز و هوادار در تظاهراتهای داخل و خارج دانشگاه شرکت داشت. با گسترش قیام در سال ۱۳۵۷ و تعطیلی دانشگاهها به زادگاهش بازگشت و به همراه تعدادی از همرزمانش در راهاندازی تظاهرات در لاهیجان نقش فعالی ایفا کرد.
مهدی پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی به جنبش ملی مجاهدین در لاهیجان پیوست و در شکلگیری تشکیلات مجاهدین در لاهیجان تلاش بسیاری کرد.
وی بهعنوان یکی از مسئولان جنبش ملی مجاهدین در آگاه کردن جوانان با آرمان و اهداف مردمی رهائیبخش سازمان نقش بهسزایی داشت.
او با بازگشایی مجدد دانشگاهها به تهران بازگشت و در بخش انتظامات ستاد مرکزی سازمان در تهران به مسئولیتهایش در ارتباط با سازمان ادامه داد. جدیت و انضباط وی در انجام وظایفش زبانزد یارانش بود.
پس از کودتای فرهنگی علیه دانشگاهها و بسته شدن آنها، وی به شهر زادگاهش بازگشت و در ستاد سازمان در لاهیجان به فعالیتهایش ادامه داد.
وی بهدلیل شخصیت و اخلاق انقلابی و مجاهدیاش و نقشی که در روشنگری جوانان نسبت به ماهیت ارتجاعی حاکمیت آخوندی داشت، از یکطرف از محبوبیت و احترام خاصی در میان جوانان برخوردار بود و از طرف دیگر مورد حق و کینه چماقداران و مزدوران رژیم قرار داشت.
مهدی در خردادماه ۱۳۶۰، در محله جیرهسر لاهیجان مورد محاصره پاسداران رژیم قرار گرفت و دستگیر شد. دژخیمان خمینی بهخصوص پس از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ و آغاز مبارزه مسلحانه انقلابی، با توجه به موضع مسئولیت مهدی در ستاد مجاهدین در لاهیجان، قصد داشتند به هر ترتیب او را به تسلیم و ندامت کشانده و اطلاعاتش را بگیرند لذا وی را تحت شکنجههای وحشیانه قرار دادند. ، اما مهدی قهرمان با رشادت و پایمردی تمام، در برابر انواع شکنجهها ایستادگی کرد و لب از لب نگشود. وی آنچنان شکنجه شده بود که دو ماه پس از دستگیریش، بهسختی قابل شناسایی بود. او را ۵۰ روز در حالت دستبندزده در سلول انفرادی نگاه داشتند و پس از ان به بند معروف رخشویخانه که مزدوران رژیم آن را بند معدومین مینامیدند، منتقل کردند.
وی در زندان نیز تشکیلات هواداری سازمان را راهاندازی کرد و از مسئولان تشکیلات زندان بود و با وجود همه فشارها و شکنجهها، یک دم از انجام مسئولیتهایش باز نمیماند و در مقابله با فشارها و سختیها، بسیار متین، پرحوصله و مقاوم بود.
وقتی در شهریور ۱۳۶۰، در زندان و از طریق یک رادیوی کوچک که مخفیانه وارد زندان کرده بودند، مهدی خبر اعدام برادرش فریدون را شنید، بدون بروز کمترین آه و اندوه، بر ضرورت ادامه مقاومت و مبارزه با رژیم ضدبشری خمینی تأکید کرد.
تحت تأثیر روحیه رزمنده وی در زندان، سایر زندانیان مجاهد نیز که عموماً حکم اعدام داشتند، بدون کمترین واهمه از فشار و شکنجه، به فعالیتهای سیاسی و اعتراضی خود در زندان ادامه میدادند.
زندانبانان جنایتکار که با وجود اعمال انواع شکنجه قادر به درهم شکستن این مجاهد گرد و دلیر نبودند، وی را به همراه ۱۶ مجاهد دیگر در روز ۹مهر ۱۳۶۰ در لاهیجان تیرباران کرده و بهشهادت رساندند.
وی قبل از خارج شدن از بند برای اعدام، خطاب به یارانش در زندان گفته بود: «همانطور که میبینید من و تعدادی از بچهها برای شهادت میرویم، این راهی بود که از اول انتخاب کرده بودیم و حتماً شما آنرا ادامه خواهید داد و نهایتاً دشمن پیروز نخواهد شد. این سنت تکامل است».
سه برادر مجاهد و قهرمان مهدی نیز از جمله شهدای سازمان هستند:
فریدون محمدنژاد، در تاریخ ۱۷ شهریور ۱۳۶۰، محمد محمد نژاد، در تابستان ۱۳۶۰ بهشهادت رسیدند و
هادی محمد نژاد، در قتلعام زندانیان سیاسی سر موضع در سال ۱۳۶۷ سربدار شد.
همچنین سید اقدس میرحسینی مقدم، همسر برادر مهدی نیز در تابستان ۶۱ تیرباران و بهشهادت رسید.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید