زندگینامه شهید
مجاهد شهید زهرا چرچریان در سال ۱۳۴۲ در خانوادهای نسبتاً فقیر و مذهبی به دنیا آمد. وی در سال دوم نظری همگام با سایر همرزمان در مبارزات ضداستبدادی و علیه شاه خائن شرکت داشت و اغلب صحنه گردان راهپیماییها بود.
بعد از پیروزی قیام و روی کار آمدن رژیم ارتجاعی و دیکتاتوری خمینی، زهرا به همراه دیگر یارانش علیه مرتجعین تازه به دوران رسیده افشاگری کرده و در برخورد با جیرهخواران این رژیم، ماهیت پلید خمینی را آشکار میکرد.
او در مدرسه مسئول میلیشیا بود و در تمامی مراسم مجاهدین شرکت داشت. او با دلاوری در مقابل ارتجاع حاکم در مدرسه ایستادگی کرد و آنقدر برای آنها دردسر ایجاد کرد که مجبور شدند او را به دبیرستان دیگری منتقل کنند.
هیچگاه مسأله خانوادگی خللی در مبارزاتش وارد نمیساخت. او مادری رنجور و مریض داشت که بعد از مرگ پدرش بهصورت یک انسان عصبی شدید در آمده بود. زهرا رسیدگی و توجه به مادرش را جزو کارهای اصلیاش قرار داده بود و مرتب او را به دکتر میبرد. همه افراد خانواده او را سر زنش میکردند و به او و آرمانش افترا و تهمت میبستند اما او ایستاد و مقاومت کرد و در آخر نیز شهادت را به جان خرید.
زهرا در تظاهرات تودهیی ۳۰ خرداد۶۰ فعالانه شرکت داشت و در این جریان سرش مجروح شد. پس از ۳۰خرداد نیز به فعالیتهای انقلابیاش ادامه داد.
پاسداران خمینی زهرا را در تاریخ ۸ شهریور۶۰ دستگیر و به زیر شکنجههای وحشیانه بردند اما مقاومت دلیرانه زهرا به حدی بود که زندانبانان اعتراف کردند نظم ندامتگاه! را برهم زده است.
سرانجام در تاریخ ۹ مهر ۶ دژخیمان خمینی او را در همدان به جوخههای اعدام سپردند. او قبل از اعدام گفت: «خدایا اگر دین محمد با ریختن خون من زنده میگردد، گو گلولهها بگیریدم، به استقبالتان آمدم. بیائید نوازشم کنید و مرا چون پرندهای سخنگو رها سازید تا ماهیت این خائنین را به همه جهان برسانم».
وصیتنامه مجاهد شهید زهرا
خدایا تو شاهد باش مواضعی که ما اتخاذ کردهایم نه بهخاطر تمایل به ریاست و رهبری طلبی و متاع دنیا بوده است بلکه برای این بوده که دین ترا که دچار تحریف گشته احیا کنیم و جامعه را بهگونهیی تغییر دهیم که بهروزی تودههای محروم و ستم کشید تأمین گردد و حد کار و ارزشهایی (را) که تو تعیین کردهای پیاده کنیم.
اینجانب زهرا چرچریان فرزند خلق دلاور و محروم با کمال افتخار بیان میکنم، راهی را که برگزیدهام نه از روی احساس بل از روی آگاهی و شناخت کامل میباشد و همانطور که در بازجویی گفتهام من هوادار مجاهدین بودهام، هستم و خواهم بود.
لذا برای بر پایی اهدافم حاضرم از هر چیز که دارم مایه بگذارم تا آرمان مقدسم که جامعه بیطبقه توحیدی – جامعهٔ ایدهآل خلقها –بر قرار گردد.
پس در این راه حاضرم تنها هدیهام را تقدیم خلقم کنم. آری جسم من در رابطه با عقیدهام هست که معنا پیدا میکند و من آنرا تا دور دستها میدهم تا خونم پیامی گردد و همچون کبوتری پیغامم راتا دور دستها به تمامی خلقها ی تحت ستم و در بند و زنجیر برساند.
پس بگذار اسیرم سازند و شکنجهام کنند و سپس شهید سازند اما آرمان من بسی با ارزشتر از فرد من است.
در اینجا خدا و خلق را شاهد میگیرم که اتهاماتی که به من بستهاند دروغ محض است. ای خلق ستمکشیده بدانید که فرزندانتان را چرا میکشند.
آری مهدی گل سرخ انقلاب را بهخاطر بر قراری اسلام انقلابی و قیام بر علیه استبداد و... شهید کردند. آری به او خرابکار و دزد و جاسوس و خائن به ملت گفتند.
حال تو گواهی که اینک اتهاماتی صد چندان به مهدیها و فاطمه امینیها میزنند، اما بهقول سرور شهیدان امام حسین: مرگ برای فرزند آدم همانند گردنبند ی زیبا بر گردن دختری زیبا میباشد.
پیامی که برای شما دارم چیزی جز پیام دیگر شهیدان نمیباشد. آری ما امروز به امید روزی که دیو پلید و خونآشام استبداد از این میهن رخت بر جسته باشد.
به امید روزی که گل سرخ توحید را خار نگهبان باشد و دیگر زمینهای برای سوءاستفاده از اسلام نباشد... آری ما میرویم به این امید، پس من نمیاندیشم به فردا و شب تاریکم.
در مسلخ عشق جز نکو را نکشند، روبه صفتان زشت خو را نکشند
گر عاشق صادقی ز مردن مهراس، مردار بود هر آنکه او را نکشند
وسیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون
۱۶ سال مبارزه اصولی را ببین ۲.۵ سال موضعگیری منطبق بر شرایط را ببین پس چه کسی، پس به کدامین اینها، خدایت را تکذیب میکنی، با چه دلایلی؟
ساعت ۸ صبح ۴/۷ با دلی پر از عشق و اضطراب
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org