زندگینامه شهید
تولد: ۱۳۳۷- تهران
شهادت: فروردین ۱۳۹۰- اشرف
زندانی سیاسی در زندانهای خمینی و ۳۰سال سابقه فعالیت حرفهیی مبارزاتی
«ولیفقیه به نقطهای رسیده که از نان شبش هم مهمتر این است که اشرف را ببندد… ما از ابتدا که به مجاهدین آمدیم مسیر مشخصی را انتخاب کردیم و آن هم چشمداشتن به پیروزی سهل و آسان و رسیدن به مقام و منصب نبود. … همواره در آرزوی داشتن سعادت شهادت در راه محقق شدن آزادی خلقمان بودم» از نامه مجاهد شهید قاسم اعتمادی ۶/شهریور/۸۸».
رسم و راه آزادی یا پیشه نباید کرد یا اینکه ز جان و تن اندیشه نباید کرد
قاسم در سال ۱۳۵۷، در حالی که ۲۰سال بیشتر نداشت، با امواج انقلاب ضدسلطنتی همراه و در خروش بود. وقتی انقلاب پیروز شد، ضمیر جستجوگرش از او انسانی بیتاب ساخته بود تا سرچشمه را بیابد، در سال۵۸ وقتی همراه با دوستانش در تهران به انجمن هواداران مجاهدین بهنام میثاق میرفت، گمشدهاش را یافت. مدتی بعد کارگاه تولیدی قنادی خود را رها کرد و بهطور حرفهیی و تمام وقت به مجاهدین پیوست و به کسوت یک میلیشیای پرشور درآمد. دژخیمان خمینی در سال۶۰ او را دستگیر کرده و به زندان و زیر شکنجه کشاندند. قاسم اعتمادی با پایداری قهرمانانهیی مدت چهار سال را در زندانهای اوین و قزلحصار در اسارت رژیم خمینی گذراند.
قاسم پس از آزادی از زندان بلافاصله برای وصل به مجاهدین اقدام کرد و سرانجام در اردیبهشت ۶۷ به ارتش آزادیبخش پیوست. خود وی در این باره نوشته است:
«مهمترین سرفصل تشکیلاتیم بعد از آمدن به منطقه در انقلاب ایدئولوژیک بود که خود را و حلقه وصل به سازمان را یافتم. در عملیاتی چلچراغ، فروغ جاویدان، و مروارید شرکت کردم».
مجاهد خلق قاسم اعتمادی در حماسه فروغ ایران (در ۶ و ۷مرداد) در دفاع از اشرف، بسیار فعال بود و بیباکانه در صحنههای مختلف حضور داشت.
سرانجام پس از سالها مجاهدت و تلاش و پایداری، صبح روز ۱۹فروردین ۹۰ در دفاع از خاک اشرف، به خون غلتید و به آرزویش که شهادت بود، رسید.
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید