زندگینامه شهید
زندانی زمان شاه : ۱۳۵۴ / زندان قصر و زندان اوین در تهران / ۴ سال
نحوه شهادت: زیر شکنجه
محمد مهدی برهانی در سال۱۳۳۴ در قزوین بدنیا آمد. پدرش ابوالقاسم برهانی از روحانیانی بود که هم برابر استبداد شاه خائن و هم فاشیسم مذهبی خمینی جنایتکار ایستاد و مبارزه کرد و تا آخرین نفس هم از ۷ فرزند مجاهدش و راه و آرمانهای مجاهدین دفاع کرد.
محمد مهدی که در چنین خانوادهای تربیت شد و رشد کرد، دوره دبستان و دبیرستان را در شهر زادگاهش قزوین به اتمام رساند.
سالهای ۵۳ و ۵۴ که بهدلیل زندانی شدن رهبران و اعضای سازمانهای چریکهای فدایی خلق و سازمان مجاهدین خلق و ایستادگی آنها در برابر شکنجهها و دفاعیات جانانه آنها در محاکم شاه خائن فضای سیاسی علیه شاه فعال شده بود، محمد مهدی هم با دوستانش در پی یافتن راهی برای مبارزه مؤثرتر بودند تا آنکه توانستند در ارتباط با محافل و گروههای کوچک سیاسی، فعالیتهایی را مخفیانه انجام بدهند.
ساواک که تا حدودی از فعالیتهای آنها آگاه شده بود؛ بارها پدرش را زیر فشار گذاشت وسعی داشت با این فشارها بر خانواده اش؛ هم او را متوقف کرده و هم رد او را پیدا کنند. که نه خانواده و پدر او تسلیم این فشارها شدند و نه در عزم جزم محمد مهدی خللی ایجاد شد. تا اینکه نهایتاً در سال۱۳۵۴ تحت تعقیب ساواک قرار گرفت و در همان سال دستگیر و به زندان کمیته و سپس به زندان قصر و اوین منتقل شد.
محمد مهدی آنچنان تحت شکنجههای ساواک قرار گرفت که هنگام خروج از زندان در سال۵۷ همچنان از آثار شکنجههای ساواک و دژخیمان شاه و بازجویان بر پا، کمر و سرش رنج میبرد.
او مدت ۳ سالی که در زندان شاه بهسر برد، در ارتباط مستقیم و از نزدیک با مجاهدین قرار گرفت و بهدلیل فراگیری آموزشهای مختلف سازمانی اعم از سیاسی، ایدئولوژیک و تشکیلاتی به یک کادر ارزنده و توانا تبدیل شد.
محمد مهدی در سال۵۷ به همت خلق قهرمان همراه با بسیاری از زندانیان سیاسی دیگر از زندانهای شاه آزاد شد.
پس از سقوط شاه و سرقت انقلاب ضدسلطنتی توسط خمینی؛ محمد مهدی ابتدا در قزوین و سپس در رشت و بعد در تهران مسئولیتهای مختلف سیاسی تبلیغی و آموزشی را بهعهده داشت و مدتی هم مسئول بخش کارگری سازمان بود.
بعد از اینکه خمینی در ۳۰خرداد ۱۳۶۰ تظاهرات مسالمتآمیز را بهویژه در تهران به رگبار بست و علاوه بر شهدای این تظاهرات آخرین قطرات آزادی را هم کشت، محمد مهدی هم برای ادامه نبرد عادلانه و سراسری علیه خمینی و پاسدارانش مخفی شد و نبردش را ادامه داد.
یکی از دوستانش نقل کرده است که تیز هوشی و چالاکی محمد مهدی سبب شده بود که چند بار از تور تعقیب و مراقبتهای پاسداران و گشتیهای خمینی که در پی شکار مجاهدین بودند موفق به فرار شود که نهایتاً در آخرین هجوم پاسداران دستگیر شد و به زندان بدنام اوین منتقل گردید.
لاجوردی که شخصاً پرونده او را بهدست گرفت، وی را تحت وحشیانهترین شکنجهها قرار داد و پدر بزرگوارش را هم بارها دستگیر و شکنجه و تحقیر نمود.
اما محمد مهدی که روحیهای سرشار از عشق به مردم و آرمانهای آزادی داشت، بازجویان و شکنجهگران خمینی را هم مانند ساواکیهای شاه تحقیر میکرد و به سخره میگرفت.
نهایتاً محمد مهدی قهرمان که لب نگشود و شکنجهگران را بور و کور کرد، در مرداد ۶۱ زیر شکنجههای فراوان؛ با بدنی در هم شکسته و خرد شده؛ اما روحیهای سرشار از مقاومت و ایستادگی؛ جان خویش را بر سر پیمان و سوگندهایش گذاشت و جاودانه شد.
علاوه بر مجاهد شهید محمد مهدی برهانی؛ ۵تن دیگر از برادرانش نیز توسط خمینی بشهادت رسیدند.
سید محمدعلی برهانی: ۲۴ ساله که در سال۱۳۶۰ دستگیر و بعد از مدتی شکنجه و زندان در سال۱۳۶۰ در قزوین تیرباران شد. او نیز از زندانیان زمان شاه بود.
سید محمدمفید برهانی: از کادرهای قدیمی سازمان بود - ۲۹ساله -که در فروغ جاویدان در سال۱۳۶۷ در کرمانشاه بهشهادت رسید.
سید محمدحسن برهانی: کوچکترین برادرخانواده؛ در شهر مهران و در عملیات چلچراغ- سال۱۳۶۷ شهید شد.
سید محمدحسین و احمد برهانی؛ محمدحسین۲۵ ساله با برادرش احمد ۲۷ساله با هم دستگیر شدند. حسین ابد گرفته بود اما در جریان قتلعام سال۱۳۶۷ همراه برادرش احمد هر دو سربدار شدند.
یادشان گرامی و راه سرخشان پر رهرو باد
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org