زندگینامه شهید
مجاهد شهید زیبا عنایتی همسر مجاهد شهید محمدعلی یحیوی بود که در طول حیات مبارزاتیش در شهرهای کرج، بروجرد، کرمانشاه، همدان، بهعنوان مسئول میلیشیای خواهران در راه تحقق آرمان مجاهدین خستگیناپذیر فعالیت کرد.
وی دانشجوی دانشکده کشاورزی کرج بود و در جریان انقلاب ضدسلطنتی از دانشجویان فعال هوادار سازمان در این دانشکده بود و نقش بارزی در راهاندازی تظاهرات ضدحکومتی در دانشکده و در شهر کرج داشت.
او پس از قیام بلافاصله به ستاد سازمان در کرج پیوست و یکی از خواهران مسئول در این ستاد بود که مسئولیت میلیشیای خواهران را به عهده داشت. وی با برخورد گرم و مهربانانه و تلاشی خستگیناپذیر خواهران دانشجو و دانشآموز زیادی را جذب سازمان کرد.
زیبا پس از حدود دو سال فعالیت در تشکیلات کرج وی به همراه همرزم و همسر مجاهدش محمدعلی یحیوی که از مسئولان ستاد کرج بود، به تشکیلات مجاهدین در غرب کشور منتقل شد و در شهرهای بروجرد، کرمانشاه و همدان به مأموریت انقلابیاش ادامه داد و در این شهرها نیز مسئول میلیشیای خواهران بود.
وی بهرغم اینکه از خانواده نسبتاً مرفهی بود و سال آخر کشاورزی در دانشکده کرج را میگذراند، با چشمپوشی از کلیه مظاهر مادی زندگی قدم به راهی نهاد که گر چه سخت و دشوار مینمود ولی در نهایت به رهایی و رستگاری منتهی گردید.
او در حالی که دو ساعت قبل از شهادتش، وصیتنامه شور انگیزش را نوشت در تاریخ ۴آبان سال۶۰ توسط مزدوران خمینی در همدان به رگبار گلوله بسته شد، با عزمی آگاهانه و قلبی پر از عشق به خلق و سازمان محبوبش با نفسی مطمئن طی یک درگیری در شهر همدان شهید شد و رستگار شد.
همسر و همرزمش محمدعلی یحیوی در جریان این درگیری مجروح و دستگیر شد و بعد از تحمل یکماه و نیم شکنجه و اسارت طاقتفرسا در زندان همدان در تاریخ ۱۴بهمن۶۰ به جوخه اعدام سپرده شد و بهشهادت رسید.
یادش گرامی باد
وصیتنامه مجاهد شهید زیبا عنایتی
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ (1) فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ (2) إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ (3) . خداوند جریان انقلاب را چون چشمه جوشان کوثر آفرید. جریان انقلاب زاینده و فزاینده و جوشان است و هر قطره که از این چشمه کنده میشود، خود راه رهایی قطرات دیگر را از دل زمین میگشاید. پس ما که به تو کوثر را عطا کردیم حال که تو به ادامه راهت یقین داری وصل شو به خدایت و قربانی ده… .
شکر نعمت را بنما، جان خود کمترین شکر آن است بله با شهادت به خدایت بپیوند و قربانی شو در حالیکه مطمئن هستی دشمن تو دم بریده (ابتر) است.
جریان ضدتکاملی و ضدانقلاب است که در جریان هستی نابود میشود، پس چه باک از شهادت انا اعطیناک الکوثر... تاریخ را بنگر چهره تکتک فرزندان انقلاب را بنگر ببین که در خون حنیف، پیام خون حسین چگونه جریان دارد.
مؤمن میشوی که خدا به ما کوثر عطا کرده و از پس مقاومتها و حماسه آفرینیها از انسان آلوده به ارتجاع یک چریک مجاهد ساختن را ببین ۱۶سال مبارزه اصولی را ببین ۲.۵سال موضعگیری منطبق بر شرایط را ببین پس چه شکی، پس به کدامین اینها. خدایت را تکذیب میکنی، با چه دلایلی؟ ساعت ۸صبح ۴آذر با دلی پر از عشق و اضطراب.
خاطرات
خاطرات
خاطرهای از مجاهد شهید زیبا عنایتی بهنقل از یکی از هواداران سازمان: «شب آخرین زیبا و محمد در منزل ما بودند بحث از مجاهد شهید علیرضا نفیسی بود که زیر شکنجه بهشهادت رسیده بود، زیبا گفت در نهجالبلاغه امام علی (ع) فرموده که قربانی باید چشم و گوشش سالم باشد، و آنچه مسلم است کلیه شهدای ما که در زیر شکنجههای مزدوران خمینی پیکرشان درهم شکسته میشود، فکر و مغزشان هم همچنان سالم است و مقاومت آنها نیز بر این دلیل است.
صبح ساعت ۸/۳۰ خواستند بروند بیرون، من از زیبا پرسیدم کی بر میگردید او با روی باز و حالت عجیبی خندید و گفت هیچوقت چون من امروز شهید می شوم.
من فکر میکردم او شوخی میکند، دوباره سؤالم را تکرار کردم او باز با شادی خاصی گفت من مطمئنم که امروز روز آخر زندگی ماست، و حتماً امروز برایمان اتفاقی میافتد و با صدای بلند گفت بسم الله الرحمن الرحیم و از در خارج شد.
او هرگز دیگر بازنگشت و ظهر آن روز بعد از شنیدن خبر شهادتش ما وصیتنامه او را در خانه پیدا کردیم، انتخاب آگاهانه شهادت از جانب او سبب ایمان من به او و راهش گردید».
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org