728 x 90

با یاد مجاهد شهید فرخروز (محسن) ثنایی

مجاهد شهید  فرخروز (محسن) ثنایی
مجاهد شهید فرخروز (محسن) ثنایی

محل تولد: رضوانشهر
شغل:
سن: 17
تحصیلات: متوسطه
محل شهادت: طوالش
تاریخ شهادت: 5-5-1360
محل زندان: -

زندگینامه شهید


فرخروز (محسن) ثنایی در سال۱۳۴۳، در رضوانشهر گیلان به دنیا آمد. دوران دبستان و راهنمایی را در همین شهر به پایان برد و دوران دبیرستان وی با شروع اعتراضات و تظاهرات انقلاب ضدسلطنتی مردم ایران همراه شد که عملاً تحصیلاتش نیمه‌تمام ماند.
محسن پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی، با سازمان آشنا شد و به‌عنوان ملیشیای پرشور به فعالیت در انجمن جوانان رضوانشهر (هواداران مجاهدین) پرداخت و از چهره‌های بارز این انجمن در انجام مسئولیتهایش بود.
او در فعالیت‌های مختلف از جمله در برپایی دکه‌های میز کتاب و فروش نشریه مجاهد، و نیز فعالیت‌های تبلیغاتی در جریان کاندیداتوری برادر مجاهد مسعود رجوی برای ریاست‌جمهوری و اولین انتخابات مجلس شورای ملی در سال۱۳۵۸ شرکت فعال داشت. شایان ذکر است با این‌که محسن در آن زمان نوجوانی ۱۶ساله بود اما یکی از مسئولان بخش دانش‌آموزی رضوانشهر بود.
محسن از آنجا که روحیه‌ای رزمنده و پرشور داشت، و شهامتش زبان‌زد مردم رضوانشهر بود، اطرافیان را جذب این روحیه سرشار و رابطه‌های صمیمی‌اش می‌نمود.
در جریان برگزاری تظاهرات اعتراضی و افشاگرانه روزهای ۲۶و۲۷و۲۸ خردادماه ۱۳۶۰، یکی از سازماندهان این تظاهرات بود و نقش وی در بسیج مردم چشمگیر بود. تظاهراتی با حضور بیش از ۵۰۰۰نفر از مردم رضوانشهر و روستاهای اطراف آن، که پاسداران خمینی برای مقابله با آن، به شلیک گلوله متوسل شدند.
محسن در آماده‌سازیهای تظاهرات عظیم۳۰خرداد۱۳۶۰ و در روز تظاهرات، فعالانه شرکت داشت. روز سوم تیرماه ۱۳۶۰، در یورش پاسداران جنایتکار به پایگاهی که محسن و تعدادی از یارانش در آن مستقر بودند، محسن و دوتن دیگر از هواداران سازمان دستگیر شده و به زندان سپاه تالش منتقل شدند.
دژخیمان خمینی بلافاصله وی را روانه زندان و شکنجه‌گاه کردند. آنها دنبال این بودند که با فشار شکنجه وی را به تسلیم بکشانند و از او تعهدنامه بگیرند تا از مواضع مجاهدی‌اش دست بردارد، اما محسن با مقاومت قهرمانانه خود، مزدوران را خوار و بور کرد.
یکی از هم‌بندی و همرزمانش در رابطه با حضور وی در زندان و روحیه بالای وی نوشته است: «با ورود محسن به زندان، جو زندان کاملاً تغییر کرد. بی‌باکی و شجاعت از ویژگیهای بارز این مجاهد خلق بود. او در برخورد با پاسداران مزدور آنها را کلافه کرده بود. محسن، در تمام مدتی که در زندان بود حتی یکبار از برخورد تهاجمی غافل نشد و این روحیه به سایر زندانیان روح تازه‌یی داده بود. برخوردهای وی انگیزاننده و روحیه دهنده بود. روحیه رزمنده‌ای که او در زندان آنرا ترویج می‌کرد، فراموش نشدنی است».
حاکم ضدشرع خمینی نیز، چند بار در طول بی‌دادگاه او را به تسلیم و نوشتن توبه نامه دعوت کرد، ولی وی در برابر همه این فشارها قهرمانانه ایستاد و مرگ افتخارآمیز را بر ننگ تسلیم به دژخیمان خمینی، برگزید. و با عزم و ایستادگی شکنجه‌گرانش را شکست داد.
روز ۵مرداد۱۳۶۰، مادرش به ملاقاتش آمد. محسن که می‌دانست می‌خواهند وی را برای اعدام ببرند، لباسهای تازه‌یی را که برایش آورده بودند پوشید و با خوشحالی به بچه‌های زندان گفت: «من می‌خواهم به بهشت بروم. بنابراین باید لباسهایم تمیز و نو باشد». سپس به دیدار مادرش که خبر نداشت که می‌خواهند فرزندش را اعدام کنند، شتافت و پس از چند لحظه صحبت با او، پاسداران دژخیم، او را از مادرش جدا کرده و به قربانگاه بردند.
هنگامی که هنوز چند دقیقه از جدا شدن مادر و فرزند نگذشته بود، صدای شلیک گلوله‌های پاسداران دژخیم بلند شد و میلیشیای قهرمان، محسن، در حالی‌که اجازه نداده بود پاسداران جنایتکار چشمانش را هنگام اعدام ببندند، در حالی‌که دهانش برای دادن شعار مرگ بر خمینی و درود بر رجوی، نیمه بازمانده بود، به رگبار بسته شد.
مادرش در مورد آن روز می‌گوید: «من نمی‌دانستم که همان روز قصد اعدامش را دارند ولی می‌دیدم که او به من دلداری می‌داد. بعد از چند لحظه که از من جدا شده بود، دیدم صدای فریاد محسن که می‌گفت مرگ بر خمینی و بعد هم صدای سیروس بلند شد و فهمیدم که محسن را تیرباران کرده‌اند» (سیروس یکی از قهرمانان مجاهدی است که به‌همراه محسن به‌دست دژخیمان خمینی تیرباران شد.).
محسن دلیر، به‌عنوان آخرین وصیت نامه‌اش، از مزدوران خواسته بود که اولین تیرها را به پاهایش بزنند و به او مهلت دهند که با خون خودش بنویسد: درود بر رجوی ـ مرگ بر خمینی.
پس از شهادت محسن و به دنبال پخش این خبر، تعداد زیادی از مردم که او را می‌شناختند و به‌خصوص با شهامت او در برابر حملات فالانژهای خمینی آشنا بودند، برای مراسم تدفین او حاضر شدند و این مراسم به صحنه افشاگری علیه رژیم جنایتکار خمینی تبدیل شد. پیکر پاک محسن در قبرستان عمومی رضوانشهر به‌نام بقعه غریب‌بنده، به خاک سپرده شد. وی در لحظات آخر وصیت کرده بود که وقتی او را به خاک می‌سپارند آرم سازمان را روی کفنش بدوزند و خانواده‌اش همین کار را کردند.
حسن و حسین ثنایی دو برادر محسن نیز از شهیدان سرفراز مجاهد خلق در سازمان مجاهدین هستند.

 

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org

 

خاطرات


 

 

تصاویر یادگاری


 

 

تصویر مزار شهید


 

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/3b202b1c-ba37-40e7-ac79-b02a48cb9a5d"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات