زندگینامه شهید
محمدصادق خزایی در سال ۱۳۴۴، در تربتحیدریه به دنیا آمد؛ . او که از همان ابتدای زندگی، در شهر و محله و جمع همکلاسیهایش در مدرسه، طعم تلخ فقر و بیعدالتی را چشیده بود، با اوجگیری قیام مردم ایران بر علیه دیکتاتوری شاه خائن، در حالیکه نوجوانی ۱۳ ساله بود، جرقههای امید به آیندهای روشن و عاری از ظلم و ستم در ذهنش نقش بست.
محمدصادق پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی، با سازمان مجاهدین آشنا شد و شیفته راه و آرمان رهائیبخش سازمان گردید و در کسوت میلیشیایی پرشور در ارتباط با نهاد دانش آموزی سازمان در تربتحیدریه، فعالیتش را شروع کرد.
وی در تمامی برنامههای سازمان برای دفاع از آزادیها و مقابله با چماقداران رژیم شرکت داشت و همواره در دکههای فروش نشریه مجاهد و سایر انتشارات سازمان حاضر بود و با وجود سن کم و جثه کوچکی که داشت، با جسارت و شجاعت مثالزدنی، در برابر حمله و هجوم چماقداران خمینی به دکهها و... میایستاد و دفاع میکرد. به همین دلیل بارها با سر و وضع خونین و لباسهای پاره، به خانه باز میگشت.
محمدصادق در تابستان ۱۳۶۰، در حالیکه ۱۶ سال بیش نداشت، توسط پاسداران جنایتکار دستگیر شد و بهشدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت. پاسداران خمینی، آنچنان با تیغ موکتبْری پشت وی را مجروح کرده بودند، که پزشک زندان مجبور به زدن بخیه به زخمهای او شده بود.
وی پس از مدت کوتاهی از زندان آزاد شد و مجدداً فعالیتهایش را از سر گرفت. اما چندماه بعد مجدداً توسط پاسداران خمینی دستگیر و تحت شکنجههای وحشیانه قرار گرفت، بهنحوی که از شدت شکنجهها، دور چشمان او که نوجوانی بیش نبود، گود افتاده بود.
دژخیمان خمینی در زندان، ابتدا او را به اعدام محکوم کردند اما بهدلیل سن کم، حکم اعدام او لغو شد و به ۱۵ سال زندان محکوم گردید.
بازجویان شکنجهگر که از دلاوری و مقاومت این مجاهد نوجوان به ستوه آمده بودند، برای اعمال فشار بیشتر، او را به زندان وکیلآباد مشهد منتقل کردند.
صادق که بهدلیل جثه کوچک و سن کم، در زندان وکیلآباد به صادق کوچولو معروف شده بود، بهدلیل جسارت و شجاعتش در برابر شکنجهگران، همواره مورد تحسین همرزمانش در زندان، قرار داشت.
وی در سال ۱۳۶۵، با هوشیاری انقلابی، در زمان مرخصی، با طرحی پیچیده از دست مأموران زندان فرار کرد و به کرج رفت، تا در آنجا بتواند مقدمات سفر به منطقه مرزی در غرب کشور و پیوستن به صفوف رزمندگان مجاهد را فراهم سازد، اما پس از مدت کوتاهی اقامت در کرج، توسط یکی از بریدهمزدوران خودفروخته، مورد شناسایی قرار گرفت و مجدداً توسط سپاه دستگیر گردید و بلافاصله تحت شکنجههای وحشیانه قرار گرفت. وی در همین رابطه به یکی از همبندیهایش گفته بود، شکنجهگران «جای سالم در بدنم باقی نگذاشتهاند».
سرانجام دژخیمان جنایتکار، که در برابر این مجاهد سر موضع، شکستخورده بودند، در قتلعام زندانیان سر موضع، در سال ۱۳۶۷، به فتوای خمینی ملعون، محمدصادق را نیز به همراه هزاران مجاهد سر موضع دیگر در سیاهچالهای رژیم، سربدار کرده و بهشهادت رساندند.
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org
محمدصادق خزایی