زندگینامه شهید
پروانه مقربیان، در سال ۱۳۴۳، در یک خانواده زحمتکش، در بندرگز به دنیا آمد؛ تحصیلاتش را تا دوران دبیرستان در زادگاهش سپری کرد.
در جریان قیام مردم ایران علیه نظام سلطنتی در سال ۱۳۵۷، در حالیکه نوجوانی ۱۴ ساله بود در تظاهراتها شرکت فعال داشت.
پروانه پس از پیروزی انقلاب، و آشناییاش با سازمان و آرمانهای آن توسط مجاهد شهید مهرانگیز (مهری علیانی)، در سال ۱۳۵۸ بهعنوان هوادار سازمان فعالیتش را در یک هسته دانشآموزی هوادار سازمان در دبیرستان، شروع کرد.
او که با ورود به مناسبات تشکیلاتی سازمان، گمشدهاش را پیدا کرده بود، پرشور و فعال در عرصههای مختلف با جدیت به وظایفش عمل میکرد.
پروانه با شخصیت متین و مهربانی که داشت، هر زمان با صحنههایی از فقر و محرومیت مردم مواجه میشد، سراپای وجودش مملو از احساس و عاطفه نسبت به آنها میشد و با هر آنچه در توان داشت به یاری آنان میشتافت.
وی در مناسباتش با هواداران نیز بسیار مهربان و مایهگذار بود. در حملات سپاه پاسداران جنایتکار به نمایشگاه عکس هواداران سازمان، در برابر پاسداران جنایتکار سرسختانه ایستاد و علیرغم جثه کوچکش، خود را سپر بلای یارانش نمود.
بهنوشته یکی از همرزمان مجاهدش: «در نمایشگاه عکس هواداران در گرگان، که تعداد ۱۵ الی ۲۰ نفر از پاسداران و چماقداران به میز کتاب آنها حمله کرده بودند، پروانه بهرغم اینکه مأموریت دیگری داشت، سراسیمه خود را به آنجا رساند و به دفاع از خواهران و برادران مجاهدش پرداخت».
وی در اکثر تظاهراتهایی که در اردیبهشت ۱۳۶۰ در گرگان برگزار میشد، شرکت داشت. زمانی که پاسداران و چماقداران با چوب و چماق به تظاهر کنندگان حمله میکردند، پروانه به همراه مسئولش مجاهد شهید مهرانگیز علیانی تا به آخر در صحنه میایستاد، بهنحوی که نگرانی سایر هواداران را بر میانگیخت.
پروانه پس از سرکوب خونین تظاهرات بزرگ و مسالمتآمیز سازمان در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ و موج دستگیری و اعدام هواداران سازمان با فرمان خمینی ملعون و آغاز مقاومت مسلحانه انقلابی، بهدلیل شناختهشدگی، به گرگان منتقل شد و با روی آوردن به زندگی مخفی، همراه با همرزمان مجاهدش به فعالیتهایش ادامه داد.
بهنوشته یکی از همرزمانش: «در یکی از روزهای اوایل شهریور ۱۳۶۰، پروانه به همراه مهری علیانی، بهمنظور پخش اعلامیه و تراکتهای سازمان از پایگاه خارج شدند و با سایر همرزمانشان قرار گذاشتند که پس از پایان کارشان در مسیر بازگشت به پایگاه، خبر سلامتی خودشان را تلفنی اطلاع دهند. اما وقتی با گذشت ساعتها از خروج آنها، هیچ خبری از آنها نشد، مشخص شد که مشکلی پیش آمده است».
پروانه و همرزمش مهری، توسط پاسداران جنایتکار، در خیابان، شناسایی و دستگیر و به زندان منتقل گردیدند و زیر شدیدترین شکنجهها قرار گرفتند.
در بیدادگاه ضد شرع رژیم، آخوند جنایتکار حاجی ایمانی پس از آنکه پروانه و مهرانگیز را به اعدام محکوم کرد، از آنها خواست که اظهار ندامت کنند تا حکم آنها را تخفیف دهد.
بهنوشته یکی از مجاهدان همپرونده آنها: «این دو مجاهد دلیر و بیباک، حاضر نشدند تن به ذلت بدهند، در برابر آخوند جنایتکار پوزخند زده و شهادت در راه تحقق آرمان آزادی و عدالت را انتخاب کردند. پس از حکم حاکم شرع جنایتکار، این دو مجاهد قهرمان برای مدتی در زندان شهربانی در حبس بودند و سپس به زندان عباسآباد بهشهر انتقال یافتند و پس از آن، به زندان بندرگز منتقل گردیدند».
زمانی که پروانه در زندان بندرگز بود، خانوادهاش، با فشار مزدوران رژیم، چندین بار در ملاقاتها از وی خواستند که کوتاه بیاید تا اعدام نشود، اما پروانه در برابر این درخواستها سخت ایستاد و حتی تهدید کرد که در صورت تکرار این خواستهها، دیگر در ملاقات حاضر نخواهد شد.
بهنوشته یکی از همبندیهای وی: «وقتی یکی از اقوام پروانه به زندان مراجعه کرد تا با او برای کوتاهآمدن صحبت کند، پروانه به فامیلش پشت کرد و خطاب به زندانبانان گفت این فرد هیچ نسبتی با من ندارد و حاضر نشد با وی ملاقات کند».
سرانجام پاسداران جنایتکار به فرماندهی دژخیم عباس محمدی جنایتکار، روز ۵ آبان ۱۳۶۰، با تعداد ۸ خودرو، پروانه و همرزم مجاهدش مهرانگیز علیانی را به ساحل بندرگز منتقل کرده و از آنها خواستند که فرار کنند تا در حین فرار به آنها شلیک کنند. اما پروانه و مهرانگیز، دو شیرزن گردنفراز مجاهد خلق، با قامتی استوار، در حالیکه دستشان را درهم قفل کرده بودند، آرام، آرام به سمت دریا رفتند و پاسداران جنایتکار آنها را از پشت به گلوله بسته و بهشهادت رساندند و چون در بندر گز اجازه دفن ندادند شهید را در بهشهر دفن کردند.
بدینترتیب پروانه قهرمان در اوج پاکبازی و وفاداری به آرمان سازمان مجاهدین برای رهایی مردم ایران از یوغ فاشیسم دینی حاکم بر میهنمان، به خیل عظیم شهدای مجاهد خلق پیوست.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید
