زندگینامه شهید
محمدرضا یزداندوست در سال ۱۳۳۶ در خانوادهای کارگری در آبادان بهدنیا آمد. وی تحصیلاتش را تا گرفتن دیپلم در همان شهر، دنبال کرد.
او از آنجا که پدرش کارگر شرکت نفت و پیرو رهبر نهضت ملی ایران دکتر محمد مصدق بود، در خانوادهای سیاسی و مبارز پرورش یافت.
در جریان قیام مردم ایران علیه نظام سلطنتی، در تظاهراتها، شرکت فعال داشت و پس از پیروزی انقلاب با آشنا شدن با سازمان مجاهدین، راهش را انتخاب کرد و بهطور تمام وقت فعالیتش را در ارتباط با سازمان شروع کرد. وی چه در کارهای تبلیغاتی سازمان از جمله فروش نشریه مجاهد و سایر انتشارات سازمان و چه پس از شروع جنگ در پشتیبانی از مجروحان در چادرهای امدادی سازمان و رسیدگی به مردم محروم جنگزده فعال بود.
محمدرضا بهدنبال این فعالیتها در سال ۱۳۶۱ توسط مزدوران رژیم دستگیر و روانه زندان و شکنجهگاه اهواز گردید. ایستادگی او بر سر مواضع مجاهدیاش چشمگیر بود. وی در خاطراتش از زندان نوشته است: «پدرم را به ملاقاتم آوردند، تا مرا به ندامت بکشانند. با تعجب به او گفتم مگر نمیدانی ترا برای چه آوردند؟ چرا پذیرفتی؟ پدرم گفت: آمدهام حرف خودم را به تو بگویم و نه حرف آنها را. اگر تسلیم شوی، هیچ نشانی از من نداری و از خانواده بیرونت میکنم».
محمدرضا پس از آزادی از زندان در بهمن ۱۳۶۵، سر از پا نشناخته به برای وصل به سازمان تلاش کرد و با سرعت خودش را صفوف رزمندگان مجاهد خلق در اشرف رساند و در درخواستش نوشت: «تقاضامند هستم که از روی نیازمندی خودم با تمام وجودم و تکتک سلولهایم، با تقاضای من موافقت شود».
وی پس از آن در مسئولیتها و مأموریتهای مختلف از جمله عملیاتهای آفتاب و چلچراغ و فروغ جاویدان و عملیات دفاعی مروارید شرکت داشت.
عبوز از انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین، محمدرضا را به مجاهدی تمامعیار که به همه چیز برای رهایی خلقش پشت کرده، تبدیل کرد.
وی به گواهی همرزمانش، فروتن و افتاده و عاشق همرزمانش بود، پرشور و پر نشاط برای هر کاری پیشقدم میشد. در دوران پر ابتلای پایداری ۸ ساله اشرف، در برابر انواع توطئههای استعماری و ارتجاعی، استواری او، چشمگیر بود.
وی در تهاجم مزدوران مالکی – خامنهای به اشرف در ۶ و ۷ مرداد ۱۳۸۸ در کنار همرزمانش، جانانه به دفاع از اشرف پرداخت.
سرانجام پس از سالها مجاهدت بیامان، در یورش ارتش تحتامر مالکی به اشرف در ۱۹ فروردین ۱۳۹۰، محمدرضا، این مجاهد پاکباز، در دفاع از خاک اشرف در کنار همرزمان مجاهدش، تا آخرین نفس ایستاد و با تیر شقاوت مزدوران خامنهای بهشهادت رسید و سرفرازانه به جاودانه فروغهای آزادی پیوست.
دو خواهر محمدرضا، مجاهدین شهید شهین و مهین یزداندوست، از شهدای قهرمان مجاهد خلق هستند که شهین در سال ۱۳۶۱، بهدست دژخیمان خمینی ملعون در زندان اهواز اعدام شد و مهین در حماسهٔ کبیر فروغ جاویدان، خون خویش را فدیه رهایی میهن نمود.
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید