زندگینامه شهید
ماهها پیش از شروع جنگ دوم آمریکا در عراق در اول فروردین سال۱۳۸۲، سازمان مجاهدین خلق ایران بیطرفیاش را در جنگ اعلام کرد و طی اطلاعیهیی رسماً اعلام کرد در این جنگ به سود یا زیان هیچیک از طرفین درگیر جنگ نخواهد شد.
با این وجود در جریان جنگ قرارگاهها و مراکز ارتش آزایبخش مورد بمباران، کشورهای متخاصم با عراق، و بعداً نیز نیروهایش مورد تهاجم مزدوران برونمرزی رژیم خمینی قرار گرفت و در جنگی که هیچ نقشی در آن نداشت، بیش از صد نفر مجروح و ۵۱مجاهد خلق شهید شدند، خواهر مجاهد مرضیه علی احمدی یکی از این شهدا بود.
مرضیه در سال۱۳۳۸ در کرمان متولد شد و پس از پایان دوران متوسطه وارد دانشگاه شد و تحصیلات را در رشته جامعهشناسی ادامه داد. وی جوانی جستجوگر و کنجکاو بود که بهدنبال مبارزه و راهی بود، تا اینکه بتواند علیه سرکوب و استثمار مردم توسط دو دیکتاتوری شاه و شیخ مبارزه و کمکی به مردم محروم و تحت ستم میهنش بکند.
دنیای مجاهدین گرچه شگفت و جلب کننده بود، اما راهی سخت داشت و سرانجام مرضیه علیاحمدی در شهریور۶۳ برای پیوستن به همرزمان مجاهدش راهی منطقهٔ مرزی شد.
مرضیه با نگاه عمیق و جستجوگر خود در این دنیای نوین هر روز به موضوع جدیدی میرسید و هر روز با جانی شیفته و پرتلاطم در پی تحقق آرمانش در سازمان محبوبش بود.
وی در اینرابطه نوشت: «خودم هم نمیدانم که چه شدهام و با چه مکانیزمی این آشوب و دگرگونی در من رخ داده است، عمق این منبع فیض در ذهن محدود و نسبیام نمیگنجد، احساس میکنم مطلقی، بینهایتی در من جاری شده است که نمیتوانم در محدوده نسبیت خودم و جسم مادیام تحملش کنم. به حد و مرز انفجار میرسم، قلبم در سینه نمیگنجد، میخواهم کون و مکان را درنوردم و به هستی مطلق بپیوندم و در آنجا یکسره غرق در آنچه شوم که نمیدانم اسمش را چه بگذارم؛ فقط میدانم ارمغان رنج و فدا و ایثار رهبری است».
با چنین شور و ایمانی بود که مرضیه قهرمان هیچ مانع و تضادی را در کار و مسئولیتش بهرسمیت نمیشناخت، وی ظاهری آرام داشت اما برخلاف ظاهر آرامش در تعهدات پرتلاطم و پرجوش و خروش بود.
او نسبت به اجرای آنچه که از خواهران و برادرانش میشنید متعهد بود، و ضمن آموختن از دیگران با برخورد مجاهدیاش به آنها نیز میآموخت، و صلابت و متنانت او در نزد همرزمانش مثال زدنی بود.
یکی از همرزمان و افراد تحت مسئولیت او در زمینه متانت و صبر و حوصله مرضیه گفت: «من در سال۸۰ قبل از شروع جنگ آمریکا و عراق مدتی تحت مسئولیت مجاهد شهید مرضیه علیاحمدی بودم. تازه به آن قسمت رفته بودم و هنوز در رابطه با کار جدیدم آموزش ندیده بودم و تسلط نداشتم. اما هر بار به مرضیه مراجعه میکردم، با صبر و حوصله و خستگیناپذیری چشمگیر قدم به قدم همهٔ فنون کارها را به من و بقیه نفرات تحت مسئولیتش آموزش میداد. وقتی کار فشردهای داشتیم، روحیهٔ با نشاطِ مرضیه بهخصوص در مواجهه با تضادها و مشکلات به ما انگیزهٔ بیشتر میداد».
مرضیه الگویی از مسئولیت پذیری، جدیت و خستگیناپذیری بود و هیچ کاری برایش نشدنی نبود، صلابت و قدرتِ حل تضاد او زبانزدِ همهٔ کسانی بود که با او یک قسمت فعالیت میکردند.
او در زیر شدیدترین بمبارانها در فروردین سال۸۲ برای یارانش تکیهگاه محکمی بود و همه تحت تأثیر صبر و متانت او قرار داشتند و از او انگیزه میگرفتند.
مرضیه قهرمان در جریان جنگ در یک منطقه دفاعی محل استقرار بخشی از ارتش آزادیبخش بود، روزی که قرار بود به همراه جمعی از همرزمانش به منطقه دفاعی اشرف برگردد، تهاجم مزدوران برونمرزی رژیم قرار گرفتند.
در این صحنه یکی از مجاهدین شهید و دو نفر دیگر مجروح شد، بلافاصله مرضیه فرماندهی صحنه را به عهده گرفت و تمامی نفرات و خودروها را از کمین خارج کرد.
در نزدیکی قرارگاه اشرف ستون بار دیگر در محاصره مزدوران دشمن قرار گرفت و در این درگیری مرضیه قهرمان بهشهادت رسید و به عهدش با خدا و خلق وفا کرد.
یادش گرامی
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org