زندگینامه شهید
قاسم نجاتبخش در آبانماه ۱۳۳۹، در اصفهان متولد شد؛ وی تحصیلات ابتدایی و متوسطه را تا گرفتن دیپلم دنبال کرد و سپس در انستیتو تکنولوژی اصفهان، موفق به دریافت فوق دیپلم شد.
وی در همان دوران دبیرستان بهدلیل فضای سیاسی خانواده با مسایل سیاسی آشنا شد. پس از دستگیری برادر مجاهدش و ملاقاتهایی که با وی در زندان داشت، از سال ۱۳۵۴ با نام و آرمان سازمان مجاهدین آشنا شد و هوادار سازمان گردید.
قاسم در قیام مردم ایران علیه دیکتاتوری شاه خائن در سال ۱۳۵۷، فعالانه شرکت داشت و پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی به جنبش ملی مجاهدین در اصفهان پیوست و از آن پس در همه فعالیتهای سیاسی، تبلیغاتی و افشاگرانه سازمان شرکت داشت.
وی در اصفهان یک کتابفروشی برای ارائه کتابها و انتشارات سازمان دایر کرد و همزمان مسئولیت یکی از دکههای میز کتاب و نشریات سازمان را نیز برعهده داشت.
قاسم یکبار زمانی که به اتفاق مجاهد شهید غلامعلی حجارزاده در حال حمل و نقل نشریه مجاهد و کتابها و نوارهای سازمان بودند، دستگیر و به مرکز کمیته ضدمردمی برده شد. اما بر اثر فشار مردمی که قاسم و همرزمش را میشناختند، آزاد شد.
وی در تظاهرات بزرگ و سراسری سازمان در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، در شهر اصفهان شرکت داشت. تظاهراتی که به شکل مسالمتآمیز، در اعتراض به سرکوب آخرین قطرات آزادیها، برپا شد و به فرمان خمینی ملعون به خاک و خون کشیده شد.
قاسم چند روز پس از تظاهرات، توسط پاسداران جنایتکار دستگیر و به زندان اصفهان منتقل گردید و تحت شکنجههای شدید قرار گرفت. او با عزم و اراده و ایمان یک مجاهد خلق نه تنها در مقابل شکنجهها، کمترین ضعفی از خود نشان نداد، بلکه در هر فرصتی به زندانبانان جنایتکار تهاجم میکرد.
یکی از همرزمان او نقل کرده است: «در اواخر شهریور ۱۳۶۰ کمتر از سه ماه پس از دستگیریش، یک شب که وی بهشدت زیر شکنجه بود، از بازجو خواسته بود که به او قلم و کاغذ بدهند تا هر چه را که میخواهند، بنویسد. او شرط کرده بود که باید وی را تنها بگذارند تا با آرامش مطالبش را بنویسد. وقتی برای نوشتن یک قلم به او داده شده بود، وی با همان قلم به پاسدار شکنجهگر تهاجم کرده و سر و چشم وی را هدف ضربات خود قرار داد. پاسداران که از این حرکت وی غافلگیر شده بودند، او را بهشدت مورد ضرب و شتم و شکنجه قرار دادند».
قاسم، این مجاهد گرد و دلیر، همان روز، یعنی روز ۱۵ مهر ۱۳۶۰، زیر شکنجههای وحشیانه دژخیمان رژیم بهشهادت رسید و به کاروان عظیم شهدای مجاهد خلق پیوست. روزنامههای رژیم همان زمان، اسامی ۶۵ مجاهد تیرباران شده از جمله قاسم را درج نمودند.
پاسداران جنایتکار پس از تیرباران قاسم، پیکر غرق در خون او را پشت در خانه آنها در کوچه انداخته و میروند در حالیکه در آن زمان تنها مادر و خواهر کوچکتر قاسم در خانه بودند و سایر اعضای خانواده در زندان رژیم بهسر میبردند.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید