زندگینامه شهید
مهشید جلیل زاده، در سال ۱۳۴۰ در شهر رشت بهدنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و دبیرستانی خود را در همین شهر سپری کرد.
وی در قیام و تظاهرات ضدسلطنتی که حضور فعال و چشمگیری داشت با نام و آزمان سازمان آشنا شد و پس از انقلاب ضدسلطنتی در ارتباط با سازمان، در رشت وارد فعالیت شد.
پشتکار و جدیت او بهعنوان میلیشیایی پرشور، در انجام مسئولیتهایش چشمگیر بود. یکی از همرزمانش در این رابطه نوشته است: «وی میلیشیایی جسور، بیپروا، جدی، قاطع و تشکیلاتی بود. او عاشق سازمان و متعهد به مسئولیتهایی که به عهدهاش میگذاشتند و بسیار متین و با وقار. جدیتش در انجام مسئولیتهایش شاخص بود».
چماقداران محله زندگی مهشید، بارها با فحاشی به او و تهدیدش، بهدنبال قطع ارتباط وی با سازمان بودند، اما او با عزم جزمش در برابر همه این فشارها ایستاد و به همین دلیل آن جانیان کینه زیادی از وی بهدل داشتند.
مهشید با آن که بیماری و سردردهای سختی که داشت، اما همیشه کوشا و فعال بود. سردردهای وی به گونهیی بود که بسیار از وی انرژی میگرفت، اما با این وجود در سال ۱۳۶۰ مدتی مسئولیت معلمان شهر را داشت و در جهت فعال کردن آنها و رساندن خطوط به آنها و هدایتشان در راهپیماییهای اعتراضی نسبت به سیاستهای سرکوبگرانه ارتجاع حاکم نقش بهسزایی داشت.
وضعیت بیماری وی چنان تشدید شد که مجبور شد همزمان با روزهای آخر خرداد و تظاهرات ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ و شروع مبارزه مسلحانه انقلابی، برای ادامه معالجه به تهران برود. همین مسأله باعث شد که ارتباط وی با سازمان برای مدتی قطع شود.
مهشید در مدت کوتاهی که از سازمان قطع بود، در آن شرایط سخت، که شهادت همرزمانش را میشنید، بیتابی بسیاری برای وصل به سازمان محبوبش داشت. در همین رابطه گفته بود: «دیگرنمیتوانم طاقت بیاورم. نمیتوانم ببینم بچهها هر روز دارند کشته میشوند و از من حداقل کاری برنمیآید. دلم میخواهد تا آخرین قطره خونم در راه سازمان کار کنم».
این مجاهد قهرمان با تلاشهای مستمر خود توانست بعد از مدتی مجدداً به سازمان وصل شود و فعالیتهایش را ادامه بدهد.
بعد از بازگشت به رشت، در ابتدای ماه مهر سال ۱۳۶۰ زمانی که به خانه یکی از بستگانش رفته بود، مورد شناسایی فالانژهای رژیم قرار گرفته و توسط پاسداران رژیم دستگیر شد. مهشید از همان ابتدای دستگیری، در برابر مزدوران خمینی، به سختی مقاومت کرد و در حالیکه بر اثر ضربات مزدوران به سرش، بیهوش شده بود، با پیکری خونین به زندان و شکنجهگاه سپاه برده شد.
سرانجام جانیان رژیم، مهشید این زن پاکباز مجاهد خلق را که در بیدادگاه رژیم با سردادن شعارهای کوبنده، از مواضع سازمان دفاع کرده بود، تنها چند روز پس از دستگیریاش در روز ۶ مهر ۱۳۶۰ تیرباران کرده و بهشهادت رساندند.
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org