زندگینامه شهید
مجاهد شهید رحمان علی آبادیان (کمال) در شهر مجاهدپرور بابل متولد شد. دوران تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در همان شهر گذراند و بعد از آن برای پیدا کردن کار به مشهد رفت. مدتی در اداره مخابرات مشهد مشغول به کار شد و اوقات بیکاری را نیز در یک کارگاه نقشهکشی ساختمان میگذراند. با فروش بخشی از لوازم خانه و بهدست آوردن مقداری پول به آمریکا رفت و ۴سال با مشکلات زیاد موفق به اخذ مدرک لیسانس و مهندسی رشته راه و ساختمان شد. در اثنای اشتغال به تحصیل با مسائل سیاسی آشنا شد و ابتدا به جمع اعضای انجمن بهاصطلاح اسلامی دانشجویان آمریکا پیوست و بهزودی به عضویت شورای انجمن درآمد و مسئولیت چند انجمن در کشورهای مختلف اروپایی را به عهده گرفت.
در بهمن ۵۷ در سفری به ایران برای انتقال همسر و دو فرزندش وقتی شاهد اوجگیری قیام ضدسلطنتی شد، از این تصمیم منصرف شد و فعالانه در قیام مردمی علیه شاه خائن شرکت نمود.
بعد از انقلاب ضدسلطنتی، رحمان قهرمان که با شگفتی شاهد خیانت آشکار خمینی به اعتماد توده شده بود در این باره میگفت چقدر برای این پیرکفتار در آمریکا و اروپا و ایران فعالیت کردم و چه سختیهایی را تحمل کردم اما هیچوقت تصور آن را نمیکردم که روزی این خمینی خرفت تمام وعدههایش را زیرپا بیندازد. خلوص و صداقت انقلابی و شم سیاسی این فرزند شریف خلق اجازه نداد که روحیه یاس و انفعال بر او غالب شود به همین دلیل در جستجوی راهی برای حفظ دستآوردهای انقلاب با مجاهدین خلق آشنا و هم خانه شد!
وی بعد از پشت سرگذاشتن دوره فعالیت سیاسی افشاگرانه علیه دجال جماران و پایان مشروعیت مقطعی رژیم با کینهای عمیق نسبت به خمینی و سرشار از عشق به خلق وارد مرحله نوینی از زندگی مبارزاتی خود شد.
او خانه و تمامی امکاناتش را در اختیار نفرات سازمان قرار داده بود و تحت رهنمودهای سازمانی و با تکیه به توانمندیهای خود تا لحظه دستگیری بهنحو چشمگیری توانست وظایف انقلابی خود را انجام دهد. در تراکم و فشردگی کارها با تکیه بر عشق به خدا و خلق و با چشمانداز سرنگونی محتوم خمینی ضدبشر بدون کمترین احساس خستگی با روحیهای شاداب کارها را پیش میبرد و با هوشیاری و دقت زیاد در اولین فرصت گزارش کارش را به مسئولش ارائه میکرد.
روحیه انتقادپذیری و حل شدگی تشکیلاتی از جمله ویژگیهای دیگر او بود که بهزودی باعث شد صلاحیتهای ایدئولوژیک سیاسی را در مدت زمان کوتاهی کسب کند.
این مجاهدقهرمان در بین مردم دلیر بابل نیز از محبوبیت خاصی برخوردار بود و خصائل مردمی او باعث جلب اعتماد وسیع تودهیی در شهر شده بود.
سرانجام در اسفند۶۱ در حین انجام یک مأموریت انقلابی در شهر بابل توسط مزدوران رژیم موسوم به عبدالله پیام دستگیر شد. مزدوران که از چند هفته قبل پایگاه او را تحت مراقبت گرفته بودند تاحدی به موقعیت سازمانی رحمان آشنا شده بودند به همین دلیل بهمحض دستگیری و انتقال به شکنجهگاه سپاه ضدمردمی بابل بهشدت او را تحت فشار قرار دادند. مدتی وی را در سلول انفرادی انداخته بودند و علاوه بر فشارهای جسمی همسر وسه فرزند او را نیز بهطرز بسیار رذیلانه دستگیر کرده و تحت فشار قرار دادند تا او کوتاه بیاید اما هیهات که در عزم این مجاهد در پایداری خللی وارد کنند و بار دیگر تاکتیک شکنجهگران در مقابل اراده و ایمان مجاهد خلق با شکست مواجه شد. رحمان قهرمان در زندان از روحیهای بسیار بالا برخوردار بود و همواره به سایر زندانیان روحیه میداد.
سرانجام بعد از ۴ماه تحمل انواع شکنجههای جسمی و روحی در سحرگاه ۴ مرداد۶۲ همراه با ۷تن از خواهران و برادران مجاهدش بر جوخه تیرباران سپرده شد و سبکبال به سوی خدای خویش رهسپار شد.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید