زندگینامه شهید
فریده خادمی در سال ۱۳۴۱ در خانوادهای متوسط در تهران بدنیا آمد. در سالهای ۵۵ و ۵۶ در حالیکه هنوز در سالهای اولیه دبیرستان بود با سازمان مجاهدین آشنا شد. با خواندن دفاعیات مجاهدین در بیدادگاههای شاه خائن و آگاهی یافتن از نحوه شهادت بنیانگذاران سازمان مجاهدین، شور و شوق دیگری در وجود وی برای مبارزه با نظام ستمشاهی شعلهور شد و بهرغم سن کمش در تظاهرات و قیام مردم علیه رژیم وابسته پهلوی در سال۵۷ شرکت فعال داشت.
با پیروزی انقلاب با شناخت هر چه بیشتر از سازمان و ایدئولوژی اسلام انقلابی مجاهدین، بیشازپیش جذب سازمان و آرمانهایش شد. در تمامی برنامهها و میتینگهای سازمان فعالانه شرکت میکرد و همراه با میلیشیاهای دانش آموزی در افشای چهره مرتجعین حاکم دمی از پای نمینشست.
در سال ۵۸ به کمک سیلزدگان به جنوب کشور رفت و با دیدن فقر و محرومیت شدید مردم کینه انقلابیاش نسبت به مرتجعین حاکم افزایش یافت.
فریده که سرشار از روحیه مردم دوستی و فدا بود، روزهای تعطیل آخر هفته را به محل معلولین میرفت و به آنها رسیدگی میکرد.
عشق وی به سازمان و تعهد عمیقش به آرمان اسلام انقلابی مجاهدین زبانزد همرزمانش بود.
وی در کسوت یک میلیشیای فعال دانش آموزی در تظاهرات مختلف از جمله تظاهرات ۷ اردیبهشت مادران مجاهد خلق شرکت داشت و از فعالان شرکتکننده در تظاهرات مسالمتآمیز ۳۰ خرداد ۶۰ بود به که به دستور خمینی توسط پاسداران جنایتکار به رگبار بسته شد.
فریده قهرمان با توجه به آنچه از جنایات چماقداران و پاسداران خمینی دجال دیده و لمس کرده بود بارها به همرزمانش گفته بود: «این جسم دیگر تحمل این روح سرکش را ندارد و اصلاً آرام و قرار ندارم. احساس میکنم دیگر باید بروم».
وی مانند سایر میلیشیاهای مجاهد خلق با شور انقلابی وارد دوران جدید مبارزه با رژیم خمینی، یعنی دوران مبارزه مسلحانه انقلابی بعد از سی خرداد ۶۰ شد و فعالانه در بخش دانشآموزی به مسئولیتهای انقلابیاش ادامه داد.
سرانجام این میلیشیای قهرمان در روز ۵مهر در تظاهرات مسلحانه میلیشیای مجاهد خلق برای اجتماعی کردن شعار مرگ بر خمینی به خیابانها شتافت که در جریان یک درگیری با پاسداران خمینی دستگیر شد و به دستور پیر کفتار خونآشام ارتجاع خمینی ضدبشر همان روز ساعت ۱۰ شب در حالیکه بیش از ۱۹سال نداشت در زندان بدنام اوین به جوخه تیرباران سپرده شد و به هرماه صدها تن از همرزمانش بهشهادت رسید
فریده قهرمان در بخشی از وصیتنامهاش در روز ۵مهر چنین نوشته است:
«بهنام خداوند مظلومان
اللّهمانصر الْمُجَاهِدِینَ الَّذِینَ آمَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَالَّذِینَ آوَواْ وَّنَصَرُواْ أُوْلَـئِکَ ُ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقّاً فَاغْفِرْ لَهُم و افْتَحْ لَهُم فَتْحاً عَظِیماً و فزهم فَوْزاً عَظِیماً
بار خدایا مجاهدین را یاری کن همان کسانی که ایمان آوردند و از خانه و شرایط خود هجرت کردند و با مال و جانشان در راه تو به جهاد برخاستند و نیز به کسانی که به ایشان پناه دادند و یاریشان کردند. مومنین واقعی اینها هستند پس بیامرزشان و راهشان را بهروانی بگشا و رستگاریشان، رستگاری پرشکوهی
بر پهنه دریای خونی که از زخم سینه کربلا جوشید باز مجاهدان شمشیر بر گرفته و بر طاغوت و به غفلت خفتگان خروشیدند و بر آنها بر آشفتند تا کربلایی دیگر بهپا کنند و حرکت حسین و زینب را تکامل بخشند... آری ما خون را بر راحتی ترجیح دادهایم و به راه حسین (ع) رفتهایم که راه حسین در آن هیچ جای شک و تردید نیست... آری ما بر ضد معاویه زمان مسلحانه قیام کردهایم. من فریده علی خادمی در ساعت ۱۰ شب اعدام میشوم فرزند علی هستم متولد ۱۳۴۱ صادره از دماوند، مادرم پدر عزیزم بردبار باشید - فریده ۵/۷/۶۰».
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید