زندگینامه شهید
منصور در سال ۱۳۴۱ در بابل به دنیا آمد. از آنجا که در تابستانها، در دوران نوجوانی بهعنوان کارگر ساختمانی، کار میکرد فقر و محرومیت کارگران را از نزدیک لمس کرده بود. وی تحصیلاتش را تا سال آخر دبیرستان ادامه داد و با دستگیریاش توسط سپاه در سال ۱۳۵۹، تحصیلاتش ناتمام ماند. او در جریان قیام و شرکت در راهپیماییها و تظاهرات مردمی در سال ۱۳۵۷ بر علیه دیکتاتوری شاه خائن، با مسایل سیاسی آشنا شد و به مطالعه کتابهای سیاسی و مبارزاتی روی آورد. منصور پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی، با مطالعه کتابهای سازمان، با نام و شهدای بنیانگذار، بهخصوص محمد حنیفنژاد و راه و آرمان مجاهدین آشنا شد و از همانجا تبدیل به یک هوادار فعال سازمان گردید. وی در سال ۱۳۵۸ به مدت یک هفته همراه با سایر میلیشیاهای مجاهد خلق در دفاع از ستاد مجاهدین در بابلسر در برابر حملات چماقداران خمینی شرکت داشت. منصور بهعنوان یک میلیشیای فعال و پرشور، در حالیکه در بخش دانشآموزی سازمان در بابل ایفای مسئولیت میکرد، از هر فرصتی برای کمک به سایر میلیشیاهایی که در بخش محلات سازمان فعال بودند، کوتاهی نمینکرد. جوانان آن روز بابل چهره منصور، این جوان پرشور را از یاد نمیبرند که بر سر چهارراهها با فروش نشریه مجاهد و کتابهای سازمان و دفاع فعال از مواضع مجاهدین بر سر آزادیها و مقابله با چماقداران خمینی، از تمام وجودش مایه میگذاشت. وی بهدلیل فعالیتهایش یک بار توسط پاسداران رژیم در تابستان ۱۳۵۹ دستگیر و پس از چند روز آزاد گردید. در همین سال هنگام دفاع از یکی از جوانان میلیشیا در یکی از دکههای خیابانی در سهراه بابلسر، در برابر حمله چماقداران، مورد ضرب و شتم پاسداران قرار گرفت که بر اثر آن، بینایی یک چشمش را از دست داد و به ۴ ماه زندان تعلیقی محکوم گردید و پس از ۲۰ روز آزاد گردید. یکماه بعد از آزادی، مجدداً در حالیکه تعدادی اعلامیه مربوط به دستگیری مجاهد شهید محمدرضا سعادتی بههمراه داشت، دستگیر و به یک سال زندان محکوم گردید، و پس از شش ماه آزاد شد. او بهدلیل رسیدگی به محرومان، در میان مردم، از محبوبیت بالایی برخودار بود. . یکی از برادران مجاهد و همرزم منصور، در این رابطه نوشته است: «منصور این میلیشیای مجاهد با وجود سن کم، اما بهدلیل اخلاق و خصائص والای انسانی، در میان اهل محل و دوستان و آشنایانش بسیار تأثیرگذار بود. او علاوه بر شرکت در همه فعالیتهای سیاسی سازمان، در رسیدگی و کمک به خانوادههای محروم نیز بسیار فعال بود. وی با خرید گوشت و سایر مواد غذایی و مایحتاج زندگی، تلاش میکرد این مواد را به دست خانوادههای نیازمند برساند. از همین رو بسیار مورد علاقه و احترام مردم بود». وی در تظاهرات بزرگ و سراسری ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، در بابل شرکت داشت و سپس، با آغاز مبارزه مسلحانه سراسری، به واحدهای نظامی سازمان در بابل منتقل گردید. منصور در جریان شرکت در تظاهراتی که در اواخر تابستان ۱۳۶۰ به دعوت مادران هوادار سازمان در بابل برپا شد و طنین شعارهای مرگ بر خمینی و درود بر رجوی و زنده باد آزادی تظاهر کنندگان، موجی از شور و شادی در بین اهالی شهر ایجاد کرد، بر اثر تهاجم پاسداران دستگیر و در زندان سپاه در بابل زیر شکنجههای وحشیانه قرار گرفت. وی که دلاورانه بر مواضع مجاهدیاش ایستاد، بلافاصله به اعدام محکوم گردید و به فاصله کوتاهی در روز ۶مهر سال ۱۳۶۰ به جوخه تیرباران سپرده شد، و به این ترتیب منصور قهرمان در ۱۹ سالگی به عهد خود با خدا و خلق وفا کرد و به خیل عظیم شهدای مجاهد خلق پیوست.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید