728 x 90

گرامی باید یاد و خاطره دکتر علی اکبر فرقانی

مجاهد شهید دکتر علی اکبر فرقانی
مجاهد شهید دکتر علی اکبر فرقانی

محل تولد: يزد
شغل: دکتر, دکترا
سن: 50
تحصیلات: -
محل شهادت: عراق
تاریخ شهادت: 23-1-1382
محل زندان: -

زندگینامه شهید


ماه‌ها پیش از شروع جنگ دوم آمریکا در عراق در اول فروردین سال۱۳۸۲، سازمان مجاهدین خلق ایران بی‌طرفی‌اش را در جنگ اعلام کرد و طی اطلاعیه‌یی رسماً اعلام کرد در این جنگ به سود یا زیان هیچ‌یک از طرفین درگیر جنگ نخواهد شد.

با این وجود در جریان جنگ قرارگاهها و مراکز ارتش آزایبخش مورد بمباران، کشورهای متخاصم با عراق، و بعداً نیز نیروهایش مورد تهاجم مزدوران برون‌مرزی رژیم خمینی قرار گرفت، و در جنگی که هیچ نقشی در آن نداشت، بیش از صد نفر مجروح و ۵۱مجاهد خلق شهید شدند، مجاهد شهید دکتر علی‌اکبر فرقانی یکی از این شهدابود.

مجاهد شهید دکتر علی‌اکبر فرقانی در فروردین سال۱۳۳۱ در یکی از روستاهای یزد به نام زارِچ در حاشیهٔ کویر، در یک خانواده فقیر و مذهبی متولد و بزرگ شد.

وی در سنین کودکی با محرومیتهای شدید از نظر غذا و پوشاک مواجه بود و همزمان با دوران دبستان و دبیرستان برای کمک به امرار معاش خانواده کارهایی نظیر مغازه داری، فروش پارچه به‌صورت دوره گردی، حلبی سازی و نفت کشی می‌کرد.

پس از اتمام کلاس سوم دبیرستان به تهران آمد و در دندانسازی یکی از اقوامش مشغول به کار شد و همزمان شبها نیز درس می‌خواند.

پس از گرفتن دیپلم در کنکور سراسری شرکت کرد و در رشته پزشکی در دانشگاه تهران پذیرفته شد و تحصیلاتش را در این رشته ادامه داد.

پس از سرنگونی شاه و گذشتن بهار آزادی اولیه وقتی عملکرد خمینی و دارو دسته مرتجعش را دید، به‌سرعت از او متنفر شد و در طیف اپوزیسیون به‌دنبال گمگشته‌ای جهت انتخاب مبارزه با این رژیم بود.

در یکی از شب‌های قدر ماه رمضان در تابستان ۵۸ که برای اولین بار سخنرانی برادر مجاهد مسعود رجوی را در دانشگاه تهران شنید، آن چیزی را که به‌دنبال او می‌گشت پیدا و انتخاب کرد.

از آن هنگام او با مجاهدین ارتباط برقرار کرد و تمامی زندگی‌اش را وقف پیشبرد آرمان مجاهدین کرد.

در فاز سیاسی برای معالجه مردم بیمار به انجمن خزانه، انجمن میثاق، انجمن ۴خرداد،، و درمانگاه طالقانی که متعلق به مجاهدین بودند مراجعه می‌کرد و تا آنجایی که در امکان بود از داروهایی که مجاهدین تهیه کرده بودند در اختیار مردم بیمار می‌گذاشت.

 

پس از ۳۰خرداد به‌رغم این‌که برای عوامل رژیم شناخته شده و تحت تعقیب بود، اما فعالیتش یک فعالیت علنی بود و پایگاه و محل استقرار برای مجاهدین تهیه می‌کرد.

او بارها خانه‌اش را به سایر همرزمانش داد و خودش بدون داشتن مکانی برای استقرار، خانه را ترک می‌کرد و برای گرفتن پایگاه برای همرزمانش نیز جانش را به خطر می‌انداخت.

پس از مدتی دکتر اکبر مأموریت یافت به خارج برود و مدتی در یکی از کشورهای اروپایی بود، در آنجا به‌رغم این‌که زبان یاد گرفته بود و می‌توانست کودکان مجاهدین را نیز درمان کند اما همواره اصرار داشت به صف مقدم به منطقه اعزام شود.

 

پس از انقلاب ایدئولوژیکی درونی مجاهدین دکتر علی‌اکبر فرقانی اکسیر رهایی‌بخش انقلاب درونی را چشیده و قلبش را خانهٔ انقلاب کرد.

او در یکی از نشست‌های درونی مجاهدین خطاب به خواهر مجاهد مریم رجوی گفت: «خواهر مریم سلام: آن شب می‌خواستم تلفنی با شما صحبت کنم و بگویم: من دکتر اکبر هستم... آن شب قدر موقع در آغوش گرفتن برادر (برادر مجاهد مسعود رجوی) به او گفتم به‌دلیل نوع کارم که در مطب هست، هر روز و هر لحظه به شما نیاز دارم، چونکه طبیب مافوق شما هستید.

او به عکس شما در بالای سر اشاره کرد و گفت طبیب اوست، از آن به بعد هر چه می‌گذرد در این زندگی ایدئولوژیک جدید درون خانه بیشتر و بیشتر به این رهنمود برادر می‌رسم و نیاز قلبی به شما را به‌طور روزافزونی حس می‌کنم. قلبی که برای همیشه دیو را بیرون کرده و زبان حالش برای فرشتهٔ رهایی این است که: ”کرم نما و فرود آ که خانه خانهٔ توست».

در پرتو این انگیزه‌های انقلابی و مجاهدی بود که دکتر اکبر کمبودها و محدویتهای درمانی در شرایط جنگی در عراق را با ابتکارات خلاق بی‌اثرمی‌کرد.

او با امکانات موجود و با حداکثر خلاقیت و نوآوری، به روز کردن سیستم‌های درمانی درمانگاههای ارتش آزادیبخش را محقق کرد.

پس از شروع جنگ دوم آمریکا با عراق و روشن بود توطئه‌های رژیم ضدبشری در پیش روی مجاهدین، به‌دلیل محدودیت جسمی که ناشی از فلج اطفال بود به دکتر اکبر پیشنهاد داده شد که در بیمارستان اشرف به فعالیت‌های انقلابی‌اش ادامه بدهد.

اما او مطلقاً قبول نکرد و همراه رزمندگان مستقر در قرارگاه انزلی ارتش آزادیبخش ملی ایران، زندگی سخت سنگری و بمبارانهای مهیب را انتخاب کرد، و به‌رغم کار طاقت‌فرسا ذره‌یی ابراز خستگی نکرد.

سرانجام مجاهد شهید دکتر علی‌اکبر فرقانی یکی از مجاهدینی بود که در روزگار فتنهٔ آخوندها در خاک عراق و در جریان جنگ ائتلاف با این کشور، به‌شهادت رسید و جان پاکش را فدیه راه رهایی مردم در زنجیر کرد.

 

خاطرات


 

 

تصاویر یادگاری


 

 

تصویر مزار شهید


 

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/d8282c6f-0afc-460b-b7b9-8baa05c12b63"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات