زندگینامه شهید
محمدحسین غفاری کوچکسرایی در سال ۱۳۴۳ در قائمشهر به دنیا آمد. تحصیلاتش در دوران ابتدایی و راهنمایی تا سال دوم نظری را که سال دستگیریاش بود، در همین شهر سپری کرد.
محمدحسین در دوران دبیرستان، با شرکت در جلسات سیاسی- مذهبی آن زمان، با مسایل سیاسی آشنا شد.
وی در تظاهرات و راهپیماییهای گسترده علیه شاه خائن در سال ۱۳۵۷، بهرغم اینکه ۱۴ سال بیش نداشت، فعالانه شرکت داشت و در جریان همان تظاهراتها بود که توسط دوستانش که هوادار سازمان بودند و عکس و زندگی نامههای شهدای سازمان مجاهدین را در تظاهراتها پخش میکردند با سازمان آشنا گردید.
محمد حسین در آن زمان با تعدادی از جوانان و نوجوانان محل، مسئولیت تأمین نفت مردم را، که آن زمان بهدلیل اعتصاب کارکنان شرکت نفت، کمیاب شده بود، به عهده داشتند. همچنین برای مردمی که امکان ایستادن در صف نوبت خرید نان را نداشتند، نان تهیه کرده و به خانههایشان میبردند.
پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی، وی بهعنوان عضو انجمن دانشآموزان مسلمان در دبیرستانی که تحصیل میکرد به فعالیت با بخش دانش آموزی سازمان پرداخت. وی که میلیشیایی پرشور بود، با تأسیس جنبش ملی مجاهدین در قائمشهر، همزمان با فعالیت در بخش دانشآموزی، در بخش محلات نیز مسئولیت دو منطقه شهر قائمشهر؛ محله کوچکسرا و محله چمازکتی را، به عهده داشت.
وی در عمده حملاتی که چماقداران خمینی به ستاد سازمان، یا به مجاهد محله و... داشتند، حضور داشت و شجاعانه در برابر آنها ایستادگی کرد و بارها در جریان این درگیریهای مصدوم گردید. از جمله در درگیری روز سوم اسفند ۱۳۵۸ در قائمشهر که حرامیان رژیم، به ستاد مجاهدین در قائمشهر حمله کردند و منجر بهشهادت مجاهد خلق عین الله پورعلی و مجروح و مصدوم شدن صدها هوادار سازمان شد، محمد حسین نیز، بر اثر ضربهای که بهپاو کمرش وارد کردند، مصدوم گردید.
در میتینگ چه باید کرد در امجدیه تهران و سخنرانی برادر مجاهد مسعود رجوی که ستاد شاخه مازندران مسئولیت حفاظت داخل امجدیه را به عهده داشت، محمد حسین هم یکی از میلیشیای اعزامی به امجدیه برای حفاظت بود.
در تظاهرات بزرگ ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ در قائمشهر شرکت داشت و پس از آن و شروع مبارزه مسلحانه انقلابی به زندگی و مبارزه مخفی روی آورد و در پایگاههای سازمان مستقر گردید.
محمدحسین در اواخر یا اوایل مرداد ۱۳۶۰ با توجه به شناختهشدگی در قائم شهر، به تشکیلات نوشهر منتقل گردید. در مسیر این انتقال، ابتدا به خانه هواداری در کمربندی قائمشهر میرود و شب را در آنجا میماند تا روز بعد به سمت نوشهر حرکت کند. با توجه به اینکه ماه رمضان بود، هنگام سحر، زمانیکه از خانه یکی از بستگان نزدیک محمدحسین که تحت کنترل پاسداران رژیم قرار داشته، برای وی سحری میبرند، محل استقرار محمدحسین نیز، لو میرود و بر اثر هجوم مزدوران سپاه، وی دستگیر و روانه زندان و شکنجهگاه میگردد.
وی را تحت شکنجههای بسیار قرار دادند، اما این میلیشیای پرشور و شجاع در برابر همه آنها ایستاد تا آن که سرانجام این مجاهد پاکباز را به فاصله کمی بعد از دستگیری، در روز ۲۶ شهریور۱۳۶۰ به جوخه تیرباران سپرده و بهشهادت رساندند.
دژخیمان رژیم خمینی از دفن پیکر وی در قبرستان شهر ممانعت کردند و به همین دلیل خانوادهاش مجبور شدند وی را در امامزاده سید ملال در بیرون شهر دفن کنند. زمانی که دوستان و آشنایان و هممحلیهای وی برای شرکت در مراسم تدفین رفته بودند، مورد تهاجم مزدوران سپاه و کمیته ضدخلقی رژیم قرار گرفتند و در نهایت اعضای خانواده با تعدادی از بستگان نزدیک وی، کار تدفین را انجام دادند.
همچنین دژخیمان در وحشت از محبوبیت محمدحسین، از حضور و تجمع مردم در خانه پدر و مادر شهید، برای بزرگداشت وی، ممانعت کردند.
محمدمهدی (خسرو) غفاری کوچکسرایی برادر محمدحسین، از شهدای سربدار در قتلعام سال ۱۳۶۷ در قائمشهر میباشد.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید