زندگینامه شهید
یوسف مشتری در سال ۱۳۴۳ در تهران به دنیا آمد؛ تحصیلاتش را تا اواسط دبیرستان دنبال کرد. وی از همان دوران نوجوانی، بهدلیل اینکه دایی مجاهدش، شهید علیاصغر رفیعیفر، به اتهام هواداری از مجاهدین در زندانهای شاه بود، با موضوعات سیاسی تا حدی آشنا شد.
پس از آزادی زندانیان سیاسی در سال ۱۳۵۷، وی توسط دایی مجاهدش، با نام و آرمان سازمان مجاهدین، آشنایی بیشتری پیدا کرد و هوادار سازمان گردید.
یوسف بلافاصله پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی، فعالیت سیاسی خودش را در ارتباط با نهاد دانشآموزی سازمان آغاز کرد. او یکی از میلیشیاهای فعال و پرشور در تظاهراتهای اعتراضی علیه سیاستهای سرکوبگرانه ارتجاع حاکم و برپایی دکههای معرفی و فروش نشریه مجاهد بود. وی در جریان همین فعالیتها، بارها مورد تهاجم و ضرب و شتم چماقداران و قمهبدستان حکومتی قرار گرفت، اما هر بار، بهقیمت مجروح شدن توسط چماقداران، در برابر هجوم آنها از ارزشهای سازمان دفاع کرد.
یوسف پس از آغاز مبارزه مسلحانه انقلابی، در فردای سرکوب خونین تظاهرات مسالمتآمیز و بزرگ سازمان در تاریخ ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، همچون سایر مجاهدان به مبارزه مخفی روی آورد. وی که در واحدهای عملیاتی سازمان سازماندهی شده بود، مأموریتها و مسئولیتهای محوله را با جدیت، شجاعت و جسارت تمام دنبال کرد.
تا آن که در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۳۶۰، توسط مزدوران گشتی سپاه در تهران، دستگیر و بلافاصله به زندان اوین منتقل گردید و از همان ابتدا زیر شکنجههای وحشیانه قرار گرفت. یکی از همبندان سابق او نقل کرده است که «یوسف با وجود اینکه ۱۷ سال بیشتر نداشت، در مدت سه روز که در زندان اوین بود با وجود شکنجههای وحشیانه اما در برابر پاسداران و شکنجهگران جنایتکار از مواضع مجاهدیش کوتاه نمیآمد و برعکس کاملاً با روحیه تهاجمی با آنها برخورد میکرد».
جانیان خمینی که در برابر عزم و اراده و ایمان این مجاهد پرشور و سر موضع، خوار و حقیر شده بودند، تنها سه روز بعد از دستگیریاش، در روز اول شهریور ۱۳۶۰، همراه با بیش از ۵۰ مجاهد دیگر به جوخه اعدام سپردند.
مجاهد شهید علیاصغر رفیعیفر دایی یوسف، نیز در آذرماه ۱۳۶۰، در زندان اوین، بهجوخه اعدام سپرده شد.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید