728 x 90

با یاد مجاهد شهید غلامعباس بهنیا

مجاهد شهید غلامعباس بهنیا
مجاهد شهید غلامعباس بهنیا

محل تولد: فيروز کوه
شغل: مهندس کشاورزی
سن: 27
تحصیلات: -
محل شهادت: تهران
تاریخ شهادت: 16-1-1361
محل زندان: -

زندگینامه شهید


غلامعباس بهنیا در سال ۱۳۳۴، در فیروزکوه به‌دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و دبیرستانی را در فیروزکوه سپری کرد و تحصیلات دانشگاهی را در رشته مهندسی جنگل و مرتع در دانشکده کشاورزی ساری به‌پایان برد. وی پس از اخذ لیسانس، به‌عنوان دبیر دبیرستان در فیروزکوه مشغول به‌کار شد.
او در سال ۱۳۵۶ که سال آخر تحصیلاتش در دانشگاه بود، از طریق آشنایی با مجاهد خلق ناصر ولی، از شهدای سازمان در سال‌های پس از انقلاب، با نام و آرمان سازمان مجاهدین خلق ایران آشنا شد و در سال ۱۳۵۷، نقش فعالی در برپایی تظاهرات مردمی بر علیه دیکتاتوری سلطنتی داشت.
در سال ۱۳۵۸، پس از تشکیل انجمن جوانان مسلمان هوادار سازمان توسط مجاهد شهید ناصر ولی در فیروزکوه، غلامعباس به‌عنوان مسئول این انجمن به مسئولیت‌هایش ادامه داد و از آن پس تمام فعالیت‌های مربوط به سازمان در فیروزکوه، تحت مسئولیت وی انجام می‌گرفت.
مدتی بعد، این انجمن مورد تهاجم وحشیانه چماقداران و پاسداران مزدور ارتجاع حاکم قرار گرفت و تعدادی از میلیشیاهای عضو انجمن دستگیر شده و انجمن بسته شد. پس از آن غلامعباس و همرزمانش فعالیت‌هایشان را در دکه‌های خیابانی ادامه می‌دادند و تجمعات خود را در اماکن غیررسمی برگزار می‌کردند.
اوایل خرداد ۱۳۶۰، به‌دنبال تشدید سرکوب هواداران مجاهدین و دستگیری هواداران سازمان توسط مزدوران خمینی ملعون، غلامعباس نیز به‌همراه تعدادی از همرزمان مجاهدش، در فیروزکوه دستگیر و به زندان شهربانی دماوند انتقال داده شدند و پس از چند روز آزار و اذیت، اواخر خرداد از زندان آزاد شدند. دو روز پس از برگزاری تظاهرات سراسری و بزرگ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، پاسداران قصد داشتند با یورش خود در یکی از خیابانهای فیروزکوه غلامعباس را دستگیر کنند، اما وی با هوشیاری انقلابی و سردادن شعار که باعث تجمع مردم حاضر در صحنه شد، موفق به خروج سالم از صحنه گردید و به قائمشهر رفت.
وی در قائمشهر در ارتباط با مجاهدان مستقر در جنگل به فعالیت خودش ادامه داد و توانست تعدادی از مجاهدان را از فیروزکوه خارج ساخته و به تشکیلات جنگل وصل کند.
خانواده غلامعباس در سال ۱۳۶۰ به شهر ساری نقل مکان کردند. غلامعباس هر چندوقت یک‌بار با رعایت مسایل امنیتی، به‌دیدار خانواده می‌رفت. در سال ۱۳۶۱، پاسداران به قصد دستگیری غلامعباس، به خانه پدریش در ساری یورش برده و یک هفته در آن خانه مستقر شدند تا در صورت مراجعه وی، دستگیرش کنند. در طول همان هفته، غلامعباس قصد دیدار خانواده را داشت، اما هنگامی که به خانه نزدیک شد، به‌دلیل نبودن «علامت سلامتی» که با مادرش توافق کرده بود، متوجه سرخ بودن وضعیت گردید و از آنجا دور شد.
وی پس از مدتی از سوی سازمان به تهران پایگاه محل استقرار غلامعباس را شناسایی کرده و قبل از مراجعه او، در خانه مستقر شدند. هنگامی که وی زنگ در خانه را به‌صدا درآورد، پاسداری در را باز کرد. غلامعباس بلافاصله اقدام به خروج از صحنه کرد، اما مورد اصابت رگبار گلوله‌های پاسدارانی که از قبل در محل سنگر گرفته بودند، قرار گرفت و در همان صحنه به‌شهادت رسید.
غلامعباس این مجاهد وارسته و پاکباز، به‌دلیل منش و اخلاق مردمی و انقلابی‌اش، مورد احترام و اعتماد اطرافیان، دوستان و مردمی که او را می‌شناختند، قرار داشت. یکی از اهالی شریف شهر ساری که غلامعباس را از نزدیک می‌شناخت، وقتی از خبر شهادت او مطلع شده بود، به خانواده وی مراجعه کرده و گفته بود: «کاش فرزند خودم را از دست می‌دادم ولی غلامعباس شهید نمی‌شد».

 

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org

 

خاطرات


 

 

تصاویر یادگاری


 

 

تصویر مزار شهید


 

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/ec850955-51cf-41d5-bb51-40a4011d47f0"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات