زندگینامه شهید
زندانی زمان شاه: ۱۳۵۵
نحوه شهادت: در درگیری
عباس عطاپور در سال۱۳۳۴ در خانوادهای متوسط در تهران به دنیا آمد، تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران بپایان رساند.
او از سال چهارم دبیرستان، با شرکت در جلسات سیاسی ــ مذهبی اولین گامها را در جهت کسب آگاهیهای سیاسی و شروع فعالیتهای انقلابیش برداشت.
عباس در سال۵۳ وارد دانشگاه شد و در رشته مهندسی صنایع دانشگاه صنعتی (شریف) تحصیلاتش را ادامه داد.
او با استفاده از امکانات موجود در محیط دانشگاه، به برقراری ارتباط و تماس با سایر دانشجویان مبارز پرداخت و در فعالیتهای دانشجویی و حرکات اعتراضی آنان برعلیه رژیم شاه خائن بهطور فعال شرکت نمود.
او به کمک تنی چند از دوستان مبارزش در محلهای که سکونت داشت، کتابخانهیی دایر کرد و ضمن آشنا کردن جوانان محل با مسائل اجتماعی و سیاسی و تشویق آنان به مطالعهٔ کتابهای انقلابی و سیاسی آنها را با مسائل مبارزاتی آشنا میکرد.
در ادامهٔ همین فعالیتهای سیاسی بود که در اردیبهشت ۵۵ توسط ساواک شاه دستگیر شد و پس از تحمل شکنجههای زیاد به ۲سال زندان محکوم گردید.
شکنجهها در مورد وی به حدی بود که به مدت ۶ماه عباس توان راه رفتن نداشت و باید با تکیه به دیوار آن هم به سختی قدم بر میداشت. .
عباس قهرمان در برابر ابراز نگرانی مادرش در ملاقات نسبت به وضعیت جسمی او، گفته بود: «مادر اینجا زندان شاه است نان و حلوا که پخش نمیکنند اینهم قیمت راهی است که انتخاب کردهایم تازه اینکه مینیمم است من را نگاه نکن دیگران را آنقدر شکنجه کرده و سوزاندند که حتی توان دراز کشیدن ندارند خدا را شکر کن که من راه میروم».
او در زندان توانست با مجاهدین ارتباط مستقیم برقرار کند و از آن پس در رابطهٔ نزدیک با سازمان قرار گرفته و فعالیت کند و بهخوبی توانست با فرا گرفتن آموزشها و تعلیمات سیاسی ــ ایدئولوژیک و انطباق خود با مناسبات انقلابی و تشکیلاتی،
عباس در زندان در ارتباط مستقیم با مجاهدین توانست آموزشهای سیاسی ــ ایدئولوژیک را فرا گیرد و در انطباق خود با مناسبات انقلابی و تشکیلاتی پروسهٔ رشد و ارتقاء و صلاحیت و شایستگی خود را طی کند.
مجاهد خلق عباس عطاپور پس از آزادی از زندان در سال۵۷، همگام با دیگر خواهران و برادران مجاهدش، فعالانه در جریان قیام یکپارچهٴ خلق بر علیه رژیم دیکتاتوری شاه شرکت جست.
پس از پیروزی قیام، در بخش کارگری سازمان به فعالیت پرداخت. او در این دوران با رفتن به کارخانجات و ایجاد ارتباط با کارگران محروم، آنان را با آرمانهای رهائیبخش مجاهدین آشنا مینمود و به افشاء ماهیت ارتجاعی و ضدکارگری مرتجعین حاکم میپرداخت و به سهم خود در جهت پیاده کردن خطوط سازمان در زمینهٴ آگاهی و تشکل انقلابی کارگران فعالانه تلاش میکرد.
مجاهد شهید عباس عطاپور که از حلشدگی تشکیلاتی، قاطعیت انقلابی و جدیت و پشتکار در انجام مسئولیتهای محوله برخوردار بود، بهخوبی توانست صلاحیتهای لازم را برای تقبل مسئولیتهای سنگینتر کسب کند.
وی در سال۵۹ جزو مسئولان شورای نهاد کارگری سازمان بود و مسئولیت چند شاخه کارگری به او واگذار شد.
عباس در بسیاری از مراسم و تظاهرات سازمان، فرماندهی واحدهایی از میلیشیا را بهعهده داشت، از جمله در جریان میتینگ عظیم امجدیه در خرداد ۵۹، فرماندهی حفاظت از درب ورودی استادیوم و دفع تهاجمات چماقداران و پاسداران مزدور را عهدهدار بود، و بهگونهیی درخشانی مسئولیتش را به انجام رساند.
در زمستان سال۵۹ عباس به نهاد «محلات» منتقل شد و در آنجا در مرکزیت این نهاد قرار داشت.
پس از انتقال به بخش حفاظت در اواخر سال۵۹، با تمام قوا و با پشتکار و جدیت، به انجام مسئولیتهای محوله پرداخت.
بهویژه آن که پس از ۳۰خرداد و شروع نبرد انقلابی مسلحانه، مسئولیت او در این بخش، دقت، هوشیاری، قاطعیت و فداکاری خاصی را نیاز داشت. عباس در کنار تمام وظائف و مسئولیتهایی که بهعهده داشت، با احساس مسئولیت و تیزبینی خاص خود، در جهت ارتقاء روابط درونی پایگاه و بهخصوص افراد تحت مسئولیتش تلاش میکرد و روحیهٔ شاداب و پرنشاطش تاثیرات بسیار مثبتی بر سایر همرزمانش میگذاشت.
عباس عطاپور در بخش حفاظت نیز همچون مسئولیتهای قبلیاش، بهخوبی قابلیتها و ویژگیهای انقلابی خود را آشکار ساخت و بهعنوان یکی از فرماندهان لایق بخش حفاظت مسئولیتهای متعددی را عهدهدار گردید.
سرانجام عباس قهرمان در ۱۳ اسفندماه ۶۰ پس از نبردی نابرابر با پاسداران ظلمت و تباهی خمینی، بهمراه تنی چند دیگر از همرزمانش از جمله ۲تن از اعضای خانوادهٴ شهید مصباح (مجاهدین شهید محمد و رقیه مصباح) قهرمانانه بهشهادت رسید.
یادش گرامی باد و راهش پر رهرو باد
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org