728 x 90

با یاد مجاهد شهید مهدی یاری دیز (ماسالی)

مجاهد شهید مهدی یاری دیز (ماسالی)
مجاهد شهید مهدی یاری دیز (ماسالی)

محل تولد: ماسال
شغل: دانشجوی پزشکی
سن: 25
تحصیلات: دانشجو
محل شهادت: رشت
تاریخ شهادت: 5-6-1360
محل زندان: -

زندگینامه شهید


مهدی یاری در سال ۱۳۳۵ در ماسال از توابع طوالش در استان گیلان به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در زادگاهش گذراند و پس از گرفتن دیپلم در سال ۱۳۵۳، با قبولی در کنکور سراسری با رتبه بالا، وارد دانشکده پزشکی در دانشگاه تهران شد.
وی به‌دلیل محیط خانواده که اهل کتاب و مطالعه بودند، به خواندن کتابهای تاریخی و سیاسی روی آورد. پس از ورود به دانشگاه و فضای سیاسی آنجا، به‌خصوص تأثیرگذاری مبارزه مسلحانهٔ نیروهای انقلابی، علیه دیکتاتوری شاه بر مبارزات دانشجویی، مهدی هم با مسایل سیاسی و هم با نیروهای انقلابی آشنایی پیدا کرد.
در همین پروسه بود که با شناختی که از سازمان مجاهدین پیدا کرد، در سال ۱۳۵۶، شیفته راه و آرمان سازمان گردید و از آن به بعد به‌عنوان هوادار سازمان به مبارزاتش در دانشگاه ادامه داد.
با شروع قیام مردم ایران علیه نظام شاه خائن، وی تمام‌عیار به‌همراه دانشجویان هم‌رزمش، در تظاهراتها شرکت داشت. پس از به‌رگبار بستن مردم در روز ۱۷ شهریور ۱۳۵۷، توسط نیروهای سرکوبگر شاه، در حالی‌که مسئولان دانشگاه دنبال این بودند که کلاس‌ها را طبق روال معمول برگزار کنند، وی به همراه سایر دانشجویان مبارز، در همراهی با قیام مردم تهران، کلاس‌های دانشگاه را تعطیل کردند.
مهدی ضمنا در جریان تحصن دانشجویان در اعتراض به‌شهادت استاد نجات‌اللهی به دست مأموران شاه، حضور فعال و چشمگیری داشت.
وی پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی در سال ۱۳۵۷، از مؤسسین جنبش ملی مجاهدین و انجمن جوانان مسلمان ماسال بود و پس از بازگشایی دانشگاهها در سال ۱۳۵۸ در انجمن دانشجویان مسلمان دانشکده پزشکی به فعالیت‌هایش با سازمان ادامه داد و در مسئولیت‌های مختلف، از جمله تبلیغ و تشریح خط و خطوط انقلابی و مردمی سازمان و هم‌چنین افشای سیاست‌های انحصارطلبانه ارتجاع حاکم در دانشگاه، همراه با سایر دانشجویان هوادار، فعالانه شرکت داشت.
پس از کودتای فرهنگی خمینی ملعون علیه دانشگاهها و تعطیل این مراکز رزم و مبارزه، مهدی به ماسال بازگشت و با انجمن جوانان مسلمان ماسال به مسئولیت‌هایش ادامه داد. از آنجا که فردی شناخته شده در ماسال بود، مزدوران رژیم، هم نسبت به وی کینه زیادی داشتند و هم به‌دنبال بهانه‌یی برای دستگیری‌اش بودند. به همین دلیل وی مجبور شد، مدتی قبل از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، به زندگی و مبارزه مخفی روی آورد.
مهدی بعد از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ و آغاز مبارزه مسلحانه انقلابی از ماسال به رضوان‌شهر منتقل گردید و پس از مدتی به رودسر رفت و در آنجا با پوش کارگر نانوایی به فعالیت‌هایش ادامه داد، در تابستان ۱۳۶۰ در رودسر توسط مزدوری اهل ماسال، مورد شناسایی قرار گرفت و دستگیر شد.
پس از دستگیری او را ابتدا به زندان چوکا بردند، در حالی‌که تمام صورتش آغشته پر از خون بود. سپس به زندان هشتپر منتقلش کردند و زیر وحشیانه‌ترین شکنجه‌ها قرار دادند اما وی سرفرازانه بر مواضع مجاهدی‌اش پای فشرد و لب از لب نگشود.
دژخیمان برای شکستن روحیه‌اش، ابتدا وی را به بند معتادین فرستادند، اما مهدی با رفتارش، چنان تاثیری بر روی آنان گذاشت، که بساط مزدوران رژیم را بر هم زد. یکی از معتادینی که در همان بند توسط مهدی مداوا شده بود، پس از شنیدن شهادت وی گفته بود: «کاش به‌جای مهدی، من را می‌کشتند، آخر او مظهر شرافت و مردانگی بود».
سر انجام به فاصله کوتاهی از دستگیری‌اش، جانیان خمینی این مجاهد سر موضع را که قبل از اعدام دست و پایش را شکسته بودند، در روز ۵ شهریور ۱۳۶۰ به جوخه تیرباران سپرده و به‌شهادت رساندند.
از آنجا که وی چهر‌ه‌ای شناخته شده و محبوب در میان مردم بود، به‌رغم حضور پاسداران اطراف خانه مهدی قهرمان، مردم برای ادای احترام به‌وی، دسته‌دسته به خانه آنها مراجعه داشتند.

 

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org

 

خاطرات


 

 

تصاویر یادگاری


 

 

تصویر مزار شهید


 

 

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/fce42d00-9f7e-47e2-a68e-c83069311982"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات