728 x 90

با یاد مجاهد شهید غلامرضا (مشهود) امینی فر

مجاهد شهید غلامرضا (مشهود) امینی فر
مجاهد شهید غلامرضا (مشهود) امینی فر

محل تولد: تبريز
شغل: معلم
سن: 24
تحصیلات: -
محل شهادت: زنجان
تاریخ شهادت: 25-12-1361
محل زندان: -

زندگینامه شهید


مجاهد شهید غلامرضا امینی‌فر در سال۱۳۳۷ در خانواده‌ای محروم در شهر تبریز بدنیا آمد، و تحصیلات خود را همراه با کارگری و بنایی برای کمک به خانواده در همان شهر به پایان رساند.

طی دوران سربازی که مصادف با اوجگیری قیام مردم برعلیه رژیم شاه خائن بود، مبارزات خود را برعلیه رژیم شاه آغاز کرد و از آن زمان در ارتباط با دوستان مبارزش با سازمان مجاهدین خلق آشنا شد.

پس از پیروزی انقلاب او در ارتباط با ستاد سازمان در شهر تبریز، فعالیت‌های انقلابی خود را آغاز کرد و در فروردین سال۶۰ به شهر زنجان رفت و در آنجا مسئولیت هایی را به‌عهده گرفت.

روز ۲۹ آذر۶۰، غلامرضا در شهر زنجان مورد شناسایی پاسداران جنایتکار خمینی قرار گرفت و دستگیر شد و پس از تحمل ۱۵ماه شکنجه، سرانجام در ۲۸اسفند۶۱ در شهر زنجان تیرباران شد.

مراسم تدفین و یادبود غلامرضا به مراسم افشاگرانه‌ای بر علیه جنایات دژخیمان خمینی جلاد تبدیل شده بود.

در کنار عکس او و برادرش که بر روی سبدهای گل نصب شده بود، دیگر خانواده‌های شهدای مجاهد خلق نیز عکس‌ها و تصاویر فرزندان شهید خود را گذاشته بودند. آثار شکنجه بر روی بدن غلامرضا به‌خوبی مشاهده می‌شد. پیکر غرقه در خون او توسط خانواده‌اش در قبرستان «وادی رحمت» تبریز دفن شده است.

 

قبل از او برادر مجاهدش علیرضا امینی‌فر نیز به‌دست دژخیمان خمینی جلاد به‌شهادت رسیده بود.

یادش گرامی باد

 

غلامرضا طی دوران اسارت توانست نامه‌یی به‌عنوان وصیتنامه خطاب به خانواده‌اش، به‌دست همرزمانش در بیرون برساند:

«به‌نام خدا و به‌نام خلق قهرمان ایران»

… شاید این نوشته را زمانی بخوانید که من پیش برادران و خواهرانمان باشم و شاید هم چندی به انتظار باز نشینم، ولی دلم می‌خواست جامعهٔ آرمانی‌مان را می‌دیدم. اما نمی‌دانم؛ فقط خدا می‌داند و بس و او ما را کفایت می‌کند.

اما بعد از من شیون نکنید، گریه نکنید، بلکه به من و گذشته پر از درد و رنج و فقر من و به بعد از انقلاب و قبل از آن و این‌که چگونه بودم، پاک یا ناپاک، در راه انقلابمان و یا بر ضد آن؛ و اگر نتیجه گرفتید که من هم‌چون… (نام پاسداری در محله‌شان) و امثال آنها نبودم، پس در حق بودن یا نبودن راهم و مرگم نیز قضاوت کنید و اگر دیدید حقم، پس به کمک به امثال من دریغ نکنید و خدا از هرکس به اندازه توان او می‌خواهد.

امیدوار باشید چرا که بالاخره پرده عوام‌فریبی‌ها دریده خواهد شد و آفتاب رهایی خلق از دریای مواج و خروشان خونمان طلوع خواهد کرد.

اینرا تاریخ می‌گوید و تاریخ از… هستی خبر می‌دهد، از قابیل و نمرود و فرعون، قیصر و کسری و شاه و نهایتاً کفتار پیر (خمینی) نیز به تاریخ خواهد پیوست.

او رفتنی است و خواهد رفت و باید برود. و اینرا چکه چکه خون به ناحق ریخته برادران و خواهران ما می‌گوید و آنها حقیقت را می‌گویند.

پدر و مادر و برادران و خواهرانم، شما وارث خون برادرم هستید، از چیزی که به شما به ارث رسیده خوب مواظبت کنید… فرزندانتان را طوری بزرگ کنید که الگو باشند، در فداکاری، گذشت، ایثار و… خصایل انسانی و… همه چیزشان به علیرضا بماند. چرا که او معلم همه ما بود… به امید پیروزی خلق، برقرار باد جامعهٔ توحیدی.

 

خاطرات


 

 

تصاویر یادگاری


 

 

تصویر مزار شهید


 

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/6ed1e97f-818a-4ae1-86f6-9737c59c4963"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات