همراه با باد صبا، یک دم از زندان اوین گذر میکنیم و در میان هزاران هزار شهید قهرمان قتلعام زندانیان سیاسی در سال، تعدادی از شهروندان کاشانی را مییابیم. مجاهدان سر بهدار؛ زهرا ناظری، زهرا شبزندهدار، جعفر سیاری، حسین شیخرضایی، محمد صدف، علی کفاش، مرتضی طالبیان، منصور پایدار و ماشاءالله پایدار. یادشان گرامی، آنها دلیر مجاهدانی از شهرکاشان بودند. و حالا یک مجاهد کاشانی، نکاتی چند در باره زندگی یکی از این شهیدان والا قدر یعنی مجاهد شهید منصور پایدار برای درج دریاد نامه شهیدان فرستاده که درزیرآمده است. امید که همه کسانیکه از این شهیدان و قهرمانان آزادی ایران خاطرات و اطلاعاتی دارند برای ما ارسال نمایند. مجاهد شهید دکتر منصور پایدار، در سالدر یک خانواده مذهبی و فقیر در آران کاشان متولد شد. از همان کودکی مجبور بود برای امرار معاش و پرداختن هزینه تحصیل بهکارهای سخت یدی بپردازد. تحصیلاتش را تا دیپلم درکاشان ادامه داد و از سالوارد دانشکده پزشکی ارتش شد و بهعنوان افسر پزشک مشغول ادامه تحصیل شد. او همزمان فعالیت سیاسیش را علیه رژیم شاه آغاز کرد و در جریان اوجگیری قیام ضدسلطنتی فعالآنه بهکار سازماندهی و راهاندازی تظاهرات مردمی درکاشان پرداخت. چندبار در زدوخوردهای خیابانی با مزدوران گارد شاهنشاهی مجروح شد. در یک مورد هنگامیکه عوامل گارد او را در بالای ساختمانی دنبال میکردند خودش را از بلندی یک ساختمان بهپایین انداخته بودکه هر چند از چنگ دشمن نجات یافت اما آسیب دید و تا مدتها پایش در گچ بود. پس از پیروزی قیام ضدسلطنتی بلافاصله بهمجاهدین پیوست و فعالیتهای سیاسیش را در تهران شروع کرد. از ویژگیهای بارز او کینه عمیقش نسبت بهخمینی و پاسداران تبهکار رژیم بود. منصور علاقه شدیدی بهبرادر مسعود داشت، هنگامیکه از تهران بهکاشان میآمد سراز پا نمیشناخت. هواداران دور او را میگرفتند و او انبوهی گفتنی از مجاهدین برای آنها داشت. سایر فرصتهایش را صرف معاینه و مداوای رأیگان بیماران میکرد و در بعضی موارد پول خرید داروی آنها را خودش میپرداخت. پیش از ۳۰خرداد۱۳۶۰ چندبار توسط کمیتههای ضدخلقی در تهران و کاشان دستگیر شد. در کاشان بههنگام تبلیغات انتخاباتی بهنفع مجاهدین دستگیر شد و طی دوهفتهیی که در زندان بود، اعتصاب غذا کرد تا آنکه مجبور شدند آزادش کنند. بار دیگر چند روز مانده بهسیخرداد سالدر جریان یک مأموریت سازمانی در تهران دستگیر شد و او را بهزندان اوین بردند. منصور با استفاده از شرایط آن جا توانست خود را با نام دیگری بهدشمن معرفی کند و بههمین دلیل دشمن طی ۶سال در زندان بههویت او پی نبرد و خانوادهاش از سرنوشت او بیخبر بودند. هنگامیکه در سال۱۳۶۶ از زندان آزاد شد و بهدیدارشان رفت، زنده بودنش همه را مبهوت کرده بود. منصور برای پیوستن بهارتش آزادیبخش سراز پا نمیشناخت و بلافاصله پس از آزادی از زندان درصدد پیداکردن راهی برای خروج از کشور برآمد. ۳ماه بعد در حال خروج از ایران و پیوستن بهرزمندگان آزادی دستگیر شد و اینبار او را در اوین زیر شدیدترین شکنجهها قرار دادند. منصور بههمراه هزاران زندانی سیاسی مجاهد در قتلعام زندانیان سیاسی که بهفرمان خمینی ضدبشر صورت گرفت، در اوین حلقآویز شد. برادر کوچکترش ماشاءالله پایدار را نیز در زندان اصفهان تیرباران کردند. یادشان گرامی و راهشان پررهرو باد.
یادی از مجاهد سر بدار دکتر منصور پایدار آرانی
- زندگینامه شهیدان
- 1396/05/11

منصور پایدار آرانی