زندگینامه شهید
احمد رحیمی در سال ۱۳۳۰، در یک خانواده محروم، در تازه شهر سلماس متولد شد. وی تحصیلاتش را تا سطح سیکل ادامه داد و سپس بهعنوان درجهدار به ارتش پیوست.
احمد رحیمی ستوانیار و یکی از پرسنل انقلابی ارتش بود که توسط سرگرد علی محبی از پیشتازان پرسنل انقلابی در ارتش شاه خائن، به لشکر ۶۴ ارومیه منتقل شد و در آنجا توسط وی با سازمان مجاهدین و اهداف انقلابی و آزادیخواهانه سازمان آشنا شد و از ان پس مسیر زندگی وی تغییر کرد.
احمد بعد از انقلاب ضدسلطنتی و غصب حاکمیت مردم توسط خمینی ضدبشر، کماکان هوادار سازمان و بهعنوان عضو هستههای پرسنل انقلابی ارتش، در ارتباط با بخش ارتش سازمان مجاهدین قرار داشت. او که در پادگان قوشچی بهعنوان افسر توپخانه در لشکر ۶۴ ارومیه خدمت میکرد، بهدلیل متانت، پاکی و مناسبات صمیمی با سایر پرسنل، مورد احترام آنها قرار داشت. وی تلاش میکرد در محیط کار و خدمت، پرسنل ارتش را نسبت به خیانتهای خمینی به آرمانهای انقلاب، آگاه و آنها را با اهداف آزادیخواهانه و عدالتجویانه سازمان آشنا سازد.
احمد، بعد از ۳۰خرداد ۱۳۶۰ و آغاز مبارزه مسلحانه انقلابی، ارتباطش با سازمان قطع شد، اما با تلاش بسیار نهایتاً موفق شد در سالهای ۶۳، از طریق هستههای مقاومت مجاهد خلق، مجدداً به سازمان وصل شود و فعالیتهای خودش را در ارتباط با سازمان از سر گیرد.
مزدوران خمینی در ارتش که متوجه ارتباط احمد با سازمان و فعالیتهای او شده بودند مترصد فرصتی برای دستگیری وی بودند.
تا اینکه سرانجام در ابتدای تابستان ۶۷ با حمله به خانه وی، او را دستگیر کردند.
یکی از نزدیکان احمد در رابطه با نحوه دستگیری وی گفته است: «در تابستان سال ۶۷ بود که حدود ساعت ۲۴۰۰، در خیابانمان سر و صدا و شلوغ شد. وقتی از خانه بیرون آمدم، دیدم نیروهای اطلاعات سپاه، همراه با ۲بسیجی مزدور از همان محله خودمان، به خانه احمد رحیمی حمله کرده و او را دستگیر و به شکل وحشیانهای با کشیدن یک کیسه بر سرش، با خود بردند».
احمد را پس از بازداشت، به زندان ارومیه منتقل کرده و زیر شکنجههای وحشیانه قرار دادند. اما احمد با عزم و ایمانی که به راه و آرمان مجاهدین داشت در مقابل شکنجههای قرونوسطایی و وحشیانه مزدوران خمینی، مقاومت و ایستادگی کرد.
سرانجام دژخیمان خمینی، این مجاهد سرفراز را یک ماه پس از دستگیریاش، در جریان قتلعام ۱۳۶۷، همراه با هزاران مجاهد سرموضع دیگر، سربدار کردند.
مزدوران که میدانستند احمد در میان مردم محل و همچنین در میان پرسنل ارتش محبوبیت زیادی دارد برای توجیه این جنایت خود، شایع کردند که او ستون پنجم عراق بوده است و حتی جسد او را به خانوادهاش تحویل ندادند. اما مردم و همکارانش در ارتش هیچگاه این شایعات دروغ را باور نکرده و برعکس بیشازپیش شیفته شخصیت و اخلاق مردمی و انقلابی او شدند.
پیکر پاک احمد، بعد از اعدام، در پشت «دادستانی» ارومیه به خاک سپرده شد.
برادر همسر احمد، مجاهد شهید عباسعلی کوهی نیز از افسران نیروی هوایی در پایگاه شکاری تبریز و از پرسنل انقلابی ارتش، هوادار سازمان مجاهدین خلق بود. همزمان با دستگیری احمد در سلماس، عباسعلی نیز در تبریز دستگیر و بهعنوان مجاهدی سرموضع، یکماه بعد در جریان قتلعام ۶۷، سربدار شد.
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org