زندگینامه شهید
«اردوان صحت» گواه صحت یک راه
اردوان صحت در اسفند سال۱۳۳۹ در شهر مراغه متولد شد. دوره دبستان را در مراغه و دوره راهنمایی و دبیرستان را در شهر اردبیل در رشته ریاضی فیزیک با نمره ممتاز به پایان رساند. وی در سال۱۳۵۶ به دانشکده فنی دانشگاه تبریز در رشته مکانیک راه یافت.
اردوان با ورود به دانشگاه با سازمان مجاهدین و آرمانهایش آشنا شد و در جریان انقلاب ضدسلطنتی از فعالترین دانشجویان هوادار سازمان بود.
پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی به انجمن دانشجویان مسلمان هواداران سازمان مجاهدین در دانشگاه پیوست. سپس در بخش محلات تبریز به عنوان یکی از مسئولان این بخش به فعالیتهایش ادامه داد. در جریان میتینگ امجدیه یکی از فرماندهان میلیشیاهای اعزامی از تبریز برای حفاظت از مراسم بود.
اردوان در اواسط سال۱۳۵۹ به تشکیلات سازمان در اردبیل منتقل شد و اواخر سال۵۹ و ۶۰ در شورای مسئولان تشکیلات شهر اردبیل ایفای مسئولیت کرد.
اردوان پس از۳۰ خرداد و شروع مبارزه مسلحانه انقلابی چندین بار حین انجام مأموریت و اجرای قرار توسط مزدوران رژیم مورد شناسایی قرار گرفت ولی توانسته بود با هوشیاری و جسارت انقلابی، صحنه را به سلامت ترک کند. تا آنکه در مرداد ماه سال۶۰ در جریان انجام مأموریت سازمانی دستگیر و به سیاهچال ساختمان رستاخیز سپاه پاسداران اردبیل منتقل و زیر شکنجه قرار گرفت اما در برابر بازجویان و شکنجهگران قهرمانانه ایستاد.
برادرش در مورد اردوان که همزمان با وی در همان زندان بوده است مینویسد: «اردوان لحظهای از طرح فرار غافل نبود و در هر فرصتی برای شناسایی ساختمان و محل و راههای فرار استفاده میکرد. پس از یک هفته یک شب به من اطلاع داد که برنامه و طرح فرار دارد. با یکی از بچهها آماده رفتن هستند و برای اینکه ممکن است بهخاطر فرار او من نیز تحت فشار باشم خواست اطلاع داشته باشم».
اردوان قهرمان موفق به خروج از زندان و ترک شهر اردبیل میشود. جریان فرار قهرمانانه وی از یکطرف باعث ترس و وحشت بسیار سپاه پاسداران و سران سرکوبگر رژیم در اردبیل شد و از طرف دیگر در روحیه مقاومت دیگر زندانیان سیاسی تأثیر بسیاری گذاشت.
اردوان پس از فرار مدتی به شمال کشور میرود و سپس برای وصل به سازمان عازم تهران میشود.
برادر مجاهد وی در رابطه با این دوران وی اینطور نوشته است: «اردوان میگفت که دوران زندگی مخفی و پیدا کردن محل امن برای ماندن بسیار سخت بود. یکبار برای حل همین مشکل به باربری روی آوردم تا صاحب انبار اجازه دهد برای استراحت شبها از همان انبار استفاده کنم».
اردوان در سال۶۰ در جریان تلاشهایش برای وصل مجدد به سازمان، دوباره دستگیر و به زندان اوین منتقل میشود. پس از شکنجههای بسیار در اوین به زندان تبریز و سپس به زندان اردبیل منتقل میگردد.
بهدلیل مقاومت و هوشیاری وی در برابر بازجویان و شکنجهگران و مشخصاً اقداماتی که برای سبک کردن پرونده زندانیان مرتبط با پرونده خودش میکرد، مورد احترام و علاقه شدید سایر زندانیان بود، آنچنانکه سرکردگان زندان وی را یکی از عاملان مقاومت زندانیان میدانستند.
وی که در بیدادگاه رژیم به اعدام محکوم شده بود در سال۶۱ حکمش تبدیل به حبس ابد شد.
ارودان در برپایی تشکیلات در زندان نقش فعالی داشت. سال۶۳ با یورش پاسداران خمینی به زندان اردبیل، وی را که در رأس تشکیلات زندانیان اردبیل قرار داشت به زیر شکنجه و بازجویی کشیدند.
با توجه به شناختهشدگیاش برای دیگر زندانیان و تاثیرات مثبتی که روی آنها داشت سرکردگان زندان تمام تلاششان این بود که وی را بشکنند و به زندگی عادی بکشانند. که پس از مدتی وی آزاد میشود.
در سال۶۴ از فرصتی که با محمل پیگیری کارهای تحصیلیاش در دانشگاه برایش ایجاد شده بود، نهایت استفاده را کرده و برای خروج از کشور و وصل به سازمان اقدام میکند، اما در مسیر در سه راه میاندوآب توسط یکی از خائنین شناسایی شده و دستگیر و روانه زندان میشود و مجدداً زیر شکنجههای سنگین قرار میگیرد.
اردوان قهرمان که در تمام طول زندان بر سر مواضع مجاهدیاش استوار بود، عاقبت همراه با سایر مجاهدان سر موضع در مرداد سال۶۷ سربدار میشود.
دژخیمان خمینی مدتها اعدام او را مخفی نگهداشتند و حتی تا سال۶۸ پدر و مادر وی را با عنوان اینکه اردوان به زندان دیگری منتقل شده سر میدواندند. تا آنکه نهایتاً مشخص شد که وی اعدام شده و در گورستان علیآباد همراه دیگر مجاهدین سربدار دفن شده است.
مادر اردوان پس از اطلاع از محل دفن وی، اقدام به نبش قبرکرده و پیکر اردوان را همراه با ۵مجاهد شهید دیگر که جمعی دفن کرده بودند شناسایی میکند. در این جریان، پدر اردوان با شنیدن اعدام پسرش بر اثر سکته قلبی درگذشت.
برادر اردوان در رابطه با روحیه بالای اردوان دلیر نوشته است:
«آخرین دیدارم در زندان اردبیل با اردوان در خرداد۶۶ بود که برای مأموریت به داخل کشور رفته بودم. مثل همیشه سر حال و سرزنده و بشاش بود. به همه برادران و خواهران مجاهدش سلام گرم داشت مخصوصاً به برادر مسعود و خواهر مریم و گفت بگویم «تا آخرین لحظه در آرزوی پیوستن به سازمان و دیدار برادر مسعود و خواهر مریم است».
اردوان با ورود به دانشگاه با سازمان مجاهدین و آرمانهایش آشنا شد و در جریان انقلاب ضدسلطنتی از فعالترین دانشجویان هوادار سازمان بود.
پس از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی به انجمن دانشجویان مسلمان هواداران سازمان مجاهدین در دانشگاه پیوست. سپس در بخش محلات تبریز به عنوان یکی از مسئولان این بخش به فعالیتهایش ادامه داد. در جریان میتینگ امجدیه یکی از فرماندهان میلیشیاهای اعزامی از تبریز برای حفاظت از مراسم بود.
اردوان در اواسط سال۱۳۵۹ به تشکیلات سازمان در اردبیل منتقل شد و اواخر سال۵۹ و ۶۰ در شورای مسئولان تشکیلات شهر اردبیل ایفای مسئولیت کرد.
اردوان پس از۳۰ خرداد و شروع مبارزه مسلحانه انقلابی چندین بار حین انجام مأموریت و اجرای قرار توسط مزدوران رژیم مورد شناسایی قرار گرفت ولی توانسته بود با هوشیاری و جسارت انقلابی، صحنه را به سلامت ترک کند. تا آنکه در مرداد ماه سال۶۰ در جریان انجام مأموریت سازمانی دستگیر و به سیاهچال ساختمان رستاخیز سپاه پاسداران اردبیل منتقل و زیر شکنجه قرار گرفت اما در برابر بازجویان و شکنجهگران قهرمانانه ایستاد.
برادرش در مورد اردوان که همزمان با وی در همان زندان بوده است مینویسد: «اردوان لحظهای از طرح فرار غافل نبود و در هر فرصتی برای شناسایی ساختمان و محل و راههای فرار استفاده میکرد. پس از یک هفته یک شب به من اطلاع داد که برنامه و طرح فرار دارد. با یکی از بچهها آماده رفتن هستند و برای اینکه ممکن است بهخاطر فرار او من نیز تحت فشار باشم خواست اطلاع داشته باشم».
اردوان قهرمان موفق به خروج از زندان و ترک شهر اردبیل میشود. جریان فرار قهرمانانه وی از یکطرف باعث ترس و وحشت بسیار سپاه پاسداران و سران سرکوبگر رژیم در اردبیل شد و از طرف دیگر در روحیه مقاومت دیگر زندانیان سیاسی تأثیر بسیاری گذاشت.
اردوان پس از فرار مدتی به شمال کشور میرود و سپس برای وصل به سازمان عازم تهران میشود.
برادر مجاهد وی در رابطه با این دوران وی اینطور نوشته است: «اردوان میگفت که دوران زندگی مخفی و پیدا کردن محل امن برای ماندن بسیار سخت بود. یکبار برای حل همین مشکل به باربری روی آوردم تا صاحب انبار اجازه دهد برای استراحت شبها از همان انبار استفاده کنم».
اردوان در سال۶۰ در جریان تلاشهایش برای وصل مجدد به سازمان، دوباره دستگیر و به زندان اوین منتقل میشود. پس از شکنجههای بسیار در اوین به زندان تبریز و سپس به زندان اردبیل منتقل میگردد.
بهدلیل مقاومت و هوشیاری وی در برابر بازجویان و شکنجهگران و مشخصاً اقداماتی که برای سبک کردن پرونده زندانیان مرتبط با پرونده خودش میکرد، مورد احترام و علاقه شدید سایر زندانیان بود، آنچنانکه سرکردگان زندان وی را یکی از عاملان مقاومت زندانیان میدانستند.
وی که در بیدادگاه رژیم به اعدام محکوم شده بود در سال۶۱ حکمش تبدیل به حبس ابد شد.
ارودان در برپایی تشکیلات در زندان نقش فعالی داشت. سال۶۳ با یورش پاسداران خمینی به زندان اردبیل، وی را که در رأس تشکیلات زندانیان اردبیل قرار داشت به زیر شکنجه و بازجویی کشیدند.
با توجه به شناختهشدگیاش برای دیگر زندانیان و تاثیرات مثبتی که روی آنها داشت سرکردگان زندان تمام تلاششان این بود که وی را بشکنند و به زندگی عادی بکشانند. که پس از مدتی وی آزاد میشود.
در سال۶۴ از فرصتی که با محمل پیگیری کارهای تحصیلیاش در دانشگاه برایش ایجاد شده بود، نهایت استفاده را کرده و برای خروج از کشور و وصل به سازمان اقدام میکند، اما در مسیر در سه راه میاندوآب توسط یکی از خائنین شناسایی شده و دستگیر و روانه زندان میشود و مجدداً زیر شکنجههای سنگین قرار میگیرد.
اردوان قهرمان که در تمام طول زندان بر سر مواضع مجاهدیاش استوار بود، عاقبت همراه با سایر مجاهدان سر موضع در مرداد سال۶۷ سربدار میشود.
دژخیمان خمینی مدتها اعدام او را مخفی نگهداشتند و حتی تا سال۶۸ پدر و مادر وی را با عنوان اینکه اردوان به زندان دیگری منتقل شده سر میدواندند. تا آنکه نهایتاً مشخص شد که وی اعدام شده و در گورستان علیآباد همراه دیگر مجاهدین سربدار دفن شده است.
مادر اردوان پس از اطلاع از محل دفن وی، اقدام به نبش قبرکرده و پیکر اردوان را همراه با ۵مجاهد شهید دیگر که جمعی دفن کرده بودند شناسایی میکند. در این جریان، پدر اردوان با شنیدن اعدام پسرش بر اثر سکته قلبی درگذشت.
برادر اردوان در رابطه با روحیه بالای اردوان دلیر نوشته است:
«آخرین دیدارم در زندان اردبیل با اردوان در خرداد۶۶ بود که برای مأموریت به داخل کشور رفته بودم. مثل همیشه سر حال و سرزنده و بشاش بود. به همه برادران و خواهران مجاهدش سلام گرم داشت مخصوصاً به برادر مسعود و خواهر مریم و گفت بگویم «تا آخرین لحظه در آرزوی پیوستن به سازمان و دیدار برادر مسعود و خواهر مریم است».
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org
مزار اردوان صحت