728 x 90

با یاد مجاهد شهید فاطمه زائریان مقدم

مجاهد شهید فاطمه زائریان مقدم
مجاهد شهید فاطمه زائریان مقدم

محل تولد: مشهد
شغل:
سن: 33
تحصیلات: دیپلم
محل شهادت: عراق
تاریخ شهادت: 23-4-1365
محل زندان: -

زندگینامه شهید


خانواده‌ٔ زائریان، همانند بسیاری از خانواده‌های مجاهد خلق، تاریخ مبارزه مردم ایران علیه دو دیکتاتوری شاه و خمینی را در خود منعکس کرده است.

شهادت فاطمه، ششمین شهید این خانواده مجاهدپرور نیز در راستای ورق خوردن یکی از برگ‌های تاریخ مقاومت خونبار میهنمان علیه رژیم دجال و جنایتکار خمینی صورت گرفت.

علی فرزند اول این خانواده که طعم زندان شاه را نیز چشیده بود، پس از ۳۰خرداد سال۶۰ توسط مزدوران رژیم خمینی دستگیر و به ۱۵سال زندان محکوم گردید، اما پس از مدتی او را تیرباران کردند. او یکی از مسئولان انجمن معلمین مسلمان (هواداران مجاهدین خلق ایران) بود و خانه‌اش مدتها مرکز این انجمن بود.

ایادی رژیم جرأت برداشتن تابلوی بزرگی را که بر سردر خانه‌اش نصب کرده بود نداشتند، کینه رژیم از خانواده‌ٔ زائریان به این علت مضاعف بود که آنان در زمان شاه با برخی سردمداران رژیم نظیر خامنه‌ای آشنا بودند.

اما پس از به قدرت رسیدن مرتجعین و اقدامات ضدمردمی آنها، اعضای این خانواده قهرمان با نفرت و انزجار نسبت به رژیم و اقدامات ارتجاعی آن، بر هواداری و حمایت سرسختانه از مجاهدین پای فشردند.

پس از ۳۰خرداد۶۰ خانه فاطمه همواره پایگاه مجاهدین بود و با آن‌که ۳فرزند داشت بارها تغییر منزل داد، تا پایگاه امنی برای مجاهدین داشته باشد و مشکلات این جابه‌جایی‌های مستمر و زحمات طاقت‌فرسای آنرا با آغوش باز استقبال می‌کرد.

پس از آن‌که در جریان ضربه ۱۰مرداد۶۱، مادر ۶۰ساله فاطمه (احترام‌السادات کرباسی)، برادرش مهدی، خواهرش فائزه و همسر او سیدمصطفی موسوی به‌دست دژخیمان خمینی در تهران بشهادت رسیدند، فاطمه توسط سازمان به خارج کشور انتقال یافت و مدتی در اسپانیا به‌عنوان معلم مدرسه ویژه خانواده‌های هوادار به تدریس کودکان پرداخت.

انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدین خلق، برای فاطمه که به‌قول خودش سازمان را با نام مسعود می‌شناخت، شور و انگیزش زیادی به‌وجود آورد، و پیوسته از مسئولان سازمان می‌خواست او را به خط مقدم جبهه نبرد با مزدوران خمینی دجال اعزام کنند.

پس از عزیمت رهبری به جوار خاک میهن او بر درخواستها و اصرارهای خود افزود و طبق تقاضانامه‌ای کتبی بر آن پای فشرد.

 

بنام خدا و به‌نام خلق قهرمان ایران

و به‌نام مسعود و مریم (رجوی) راهبران عقیدتی‌ام

و به‌نام تمامی شهدا و اسرای خلق به‌ویژه اشرف رجوی و موسی خیابانی

من فاطمه زائریان‌مقدم، فرزند حسین با ایمان و اعتقادی که به ایدئولوژی سازمان دارم و به تمامی موضع‌گیریها و سیاستها و اصول تشکیلاتی آن معتقد هستم، از سازمان مجاهدین خلق ایران مرکز کردستان استدعا دارم که مرا به آنجا منتقل کند، تا شاید بتوانم در خط مقدم جبهه، ادامه‌دهنده راه شهدای گرانقدر سازمان باشم و دین خود را به خدا و خلق با تقدیم خون ناچیزم ادا کنم.

هر چند می‌دانم که این راه پرپیچ‌وخم و بسیار سخت است با وجود این با آغوش باز سختی‌های آنرا آگاهانه پذیرایم...

من خون خود و ۳فرزندم را که از آن خدا و خلق می‌دانم، تقدیم به سازمان و رهبری آن (مسعود و مریم رجوی) که راهشان دقیقاً در راستای همین راه و ادامه‌دهنده راه انبیاء (است) می‌کنم.

 

به امید نصرت و پیروزی خلق قهرمان ایران و سرنگونی رژیم ضدبشر خمینی و رسیدن به جامعه بی‌طبقه توحیدی

فاطمه زائریان‌مقدم

۱۳۶۵/۴/۵

 

بدینسان فاطمه دلیر نیز پای در راهی نهاد که پیش از او شهدای مجاهد و پاکباز خلق و از جمله ۵تن دیگر از اعضای خانواده قهرمان زائریان به آن پای گذاشته بودند، راه پرافتخار سرنگونی رژیم ضدبشری خمینی و نجات خلق و میهن از دست دار و دسته مرتجع و جنایتکار حاکم.

مجاهد شهید فاطمه زائریان که به هنگام شهادت ۳۳سال داشت، هنگامی که همراه سه تن از مجاهدین همرزمش برای انجام یک مأموریت انقلابی می‌رفتند، در جریان درگیری و نبرد قهرمانانه با اشرار و مزدوران مسلح در جاده سلیمانیه- کرکوک در شمال عراق سرفرازانه به‌شهادت رسید.

خاطره‌ٔ تابناک این ستاره درخشان در سلسله بی‌پایان شهیدان مجاهد خلق جاودان باد

 

گزیده‌ای از نامه مجاهد شهید فاطمه زائریان به خواهر مجاهد مریم رجوی

 

بنام خدا و به‌نام خلق قهرمان ایران

بنام سردار شهید خلق موسی

خیابانی و سمبل زن انقلابی

مجاهد اشرف ربیعی و به‌نام تمامی شهدای خلق

خواهرم مریم

در گذشته از فداکاریها و ایثارهایت بسیار شنیده بودم ولی این (نقش خواهر مریم در انقلاب درونی مجاهدین) جدای از آنهاست، نمی‌دانم نامش را چه بگذارم به‌قول سمبل زن انقلابی خواهرمان اشرف باید واژه‌های جدیدی کشف کرد.

من سازمان را با نام مقدس "مسعود رجوی" شناختم و همیشه با گفتن نام سازمان اول چهره مطهر مسعود در نظرم مجسم می‌شد و نیز امید و آرزو و آخرین حرف‌ها و وصیت‌های عزیزانم با نام او شروع و با نام او ختم گردیده.

و حالا با درک و ایمانم و تمام نیرو و توانم با رهبری نوین سازمان "مریم و مسعود رجوی" و با خلق و انقلاب و با تشیع سرخ علوی که اکنون رهبریش از آن شماست، تجدید پیمان می‌کنم، و تضمین آن تلاش هر چه بیشتر در بهتر انجام دادن وظایفم و مسئولیت‌هایم و شناختن انتقادات خود و برخورد با آنها می‌باشد، تا شاید بتوانم فرصت‌های از دست رفته و کوتاهی‌های گذشته را جبران نمایم و دین خود را به این انقلاب ادا کنم.

ربنا اننا سمعنا منادیاً ینادی للایمان اَن آمنوا بربّـکم فامنّـا رَبنا فاغفرلنا ذنوبنا و کفّرعنّـا سیّئاتنا و توفنّـامع‌الابرار.

پرودگارا شنیدیم منادی ندا در داد که به پروردگار تکامل بخش خویش ایمان بیاورید، پس ایمان آوردیم. پروردگارا خطاها و لغزش‌های ما را ببخش و خصلتها و گرایشات طبقاتی را از ما دور گردان و ما را تا پایان عمر در کنار نیک‌ترین پویندگان راهت "مریم و مسعود رجوی" قرار ده.

مرگ بر خمینی

درود بر "مریم و مسعود" رجوی

۶۴/۲/۱۸

فاطمه زائریان

 

 

این چند سطری را که نوشتم هر چند تک‌تک کلماتش از جان و دلم برمی‌آمد ولی هیچگاه بیانگر درک و احساس من نیست، چون همیشه قلم من ناتوان بوده است.

 

خاطرات


 

 

تصاویر یادگاری


 

 

تصویر مزار شهید


 

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/72cfbf0b-f718-44e6-94eb-964d95b428bd"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات