زندگینامه شهید
محمدعلی حاجآقایی، اهل فریدن، از توابع اصفهان، کارگری سختکوش و زحمتکش بود که اول بار در سال۱۳۶۲ بهدلیل آشنایی با سازمان مجاهدین دستگیر و به ۵سال زندان محکوم شد. مجاهد قهرمان محمدعلی حاج آقایی بهرغم کهولت سن، چهرهای بسیار صبور و مهربان داشت و با متانت و استواری بسیار، در برابر تمامی رنجها و شکنجهها ایستادگی میکرد.
تحمل شرایط سنگین در زندان برای مجاهد خلق محمدعلی حاج آقایی در شرایطی بود که دو فرزند او بهدلیل بیماری در آستانه مرگ بودند. کودکان بیگناه، مبتلا به دردی بودند که از میان هر چند میلیون، نصیب یک نفر میشود.
یکی از همبندان این مجاهد دلیر نوشته است: این پدر صبور بعد از دستگیری به همسرش گفت همه سرمایه و سرپناه را بفروشد و بچهها را درمان کند. آنها خانه را فروختند؛ زمین را به آسمان دوختند، همه اندوختهها را سوختند؛ اما مشکل بیماری کودکان حل نشد. آخرین پاسخ پزشکان این بود که بچهها تا ۱۸سالگی فلج میشوند و بعد میمیرند. دژخیمان جنایتکار همین مشکل را به عاملی برای فشار بر او تبدیل کردند تا بلکه او را به ندامت بکشانند. اما هیهات.
محمدعلی حاجآقایی بعد از پایان محکومیتش در سال۶۷ آزاد شد و پس از مدتی، فرزندان بیگناه در برابر چشمان اشکبار پدر جان باختند.
محمدعلی حاج آقایی در جریان قیام مردم ایران در سال ۸۸ بهجرم همراهی با میلیونها جوانی که جانشان به لب رسیده و مرگ دیکتاتور را طلب میکردند دستگیر شد. مقیسهای جلاد پرونده او را «بو» کرد و گفت بوی اشرف میدهد. او باید اعدام شود. مگر آنکه در تلویزیون بگوید که جاسوس اسراییل بوده و پول از آمریکا میگرفته و خط «نفاق» را پیش میبرده...
دژخیم محمد مقیسهای که از آمران و عاملان قتلعام ۳۰هزار زندانی سیاسی در سال ۱۳۶۷ است، محمدعلی حاجآقایی را با عنوان محارب به اعدام محکوم کرد و دادگاه تجدیدنظر ۱۰اردیبهشت، این حکم جنایتکارانه را تأیید کرد. سپس معلوم شد وکیل پرونده در طول مراحل دادرسی حتی اجازه مطالعه پرونده را نداشته و در جریان قضایای محکمه و حکم تجدیدنظر هم نبوده است. وکیل پرونده گفت اینقدر میداند که حاج آقایی هم مانند علی صارمی و جعفر کاظمی محارب خوانده شدند. اما نمیداند موکلش در کدام حرب شرکت داشته!
لابد میگویند منظور حرب بیسلاح خیابانیست که میلیونها محارب همچنان در صحنهاند و به حربشان با هیولا افتخار میکنند...
راهش گرامی و پر رهرو باد
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید