زندگینامه شهید
زندانی زمان شاه: ۱۳۵۶ به مدت چند ماه
نحوه شهادت: تیرباران
احمد اکملی در سال۱۳۳۲ در طرقبه مشهد در خانوادهای کم در آمد و روستایی متولد شد، فقر مادی خانواده احمد را مجبور کرد که همراه با ادامهٔ تحصیل، برای تأمین هزینهٔ زندگی خود و خانوادهاش به کار بپردازد و بدین ترتیب وی تحصیلات متوسطهاش را در مشهد به پایان رساند و در سال۵۱ به دانشگاه علم و صنعت راه یافت. ورود به دانشگاه، برخورد با نیروها و دانشجویان مترقی و انقلابی و نیز مطالعهٔ کتب سیاسی و اجتماعی به او این امکان را داد تا بیش از پیش به ریشهٔ محرومیتها و تبعیضات طبقاتی که خود وی هم از اوان کودکی با آن از نزدیک آشنایی داشت پیببرد و بر خشم و کینهاش نسبت به عامل اصلی این نابسامانیها یعنی رژیم فاسد شاه خائن افزوده گردد.
احمد با همین آگاهی بود که در کلیه حرکتها و اعتصابات و تظاهرات دانشجویی بر عیله رژیم دیکتاتوری شاه و نیز فعالیتهای صنفی ـ سیاسی دانشجویی شرکت فعال داشت.
در سال دوم دانشکده وی بهعنوان یکی از مسئولان انجمن کوهنوردی دانشگاه علم و صنعت، مسئولیت برگزاری برنامههای کوهنوردی را به عهده گرفت و بهعلت ورزیدگی و تبحر خاصی که در زمینهٔ کوهنوردی داشت، به دیگر دانشجویان نیز آموزش میداد.
در آن سالها آشنایی او با آرمانهای توحیدی و انقلابی مجاهدین خلق، با مطالعهٔ زندگینامهها و دفاعیات شهدای مجاهد خلق و نیز برخورد نزدیک با دانشجویان هوادار سازمان آغاز گردید.
برخورد نزدیک و مستمر با سازمان و کسب تعلیمات علمی تئوریک در این رابطه احمد را که از زمینههای بسیار مستعد انقلابی برخوردار بود، رشدی چشمگیر بخشید و مرحلهای نوین و کیفاً متفاوت در زندگی مبارزاتی او ایجاد نمود.
وی یکبار در اواخر سال۱۳۵۶ در تظاهرات علیه شاه خائن، دستگیر و پس از ضربوشتم اولیه بعد از مدت کوتاهی از زندان آزاد شد.
احمد در جریان قیام ضدسلطنتی فعالانه شرکت داشت و همواره آرمانهای مجاهدین را تبلیغ و ترویج مینمود.
پس از انقلاب ضدسلطنتی در سال۵۷ احمد همراه با تعدادی دیگر از یارانش، هستهٔ اولیهٔ انجمن دانشجویان مسلمان دانشگاه علم و صنعت (هواداران مجاهدین خلق) را پیریزی نموده و در ارتباط مستقیمتری با سازمان قرار گرفت.
او از فعالان انجمن دانشجویان مسلمان هوادار مجاهدین دانشگاه علم و صنعت بود و مشخصاً در جذب نیروهای آگاه با روشنگری نسبت به ماهیت ارتجاعی نظام آخوندی و نیز فعالیتهای تبلیغی، هنری و. . ایفای مسئولیت میکرد.
وی پس از مدتی به عضویت شورای مرکزی انجمن دانشجویان مسلمان دانشگاه علم و صنعت درآمد و در آنجا همراه با سایر همرزمانش، مسئولیت همآهنگی و سازماندهی قسمتهای مختلف انجمن را به عهده گرفت و بهدلیل برخوردهای درست و انقلابی و درک بالای سیاسی و شناخت درست نسبت به خطوط سازمان، بهعنوان مسئول روابط خارجی انجمن، مسئول رابطه با دیگر گروهها و نیروهای مبارز و از جمله استادان مترقی دانشگاهها گردید.
پس از تشکیل اتحادیه انجمنهای دانشجویان مسلمان دانشگاهها و مدارس عالیکشور، احمد قهرمان به کانون روابط خارجی اتحادیه منتقل شد و پس از چندی بهدلیل رشد و کسب صلاحیتهای لازم در بهار ۶۰ به بخش روابط خارجی سازمان منتقل گردید.
صفا و صمیمیت، پاکی و بیآلایشی وهمچنین کوشش و تلاش خستگیناپذیر این مجاهد رزمنده از صفات بارز وی بود. احمد برای اکثریت شخصیتهای مبارز و از جمله اساتید دانشگاه و سایر گروههای مترقی در ارتباط با سازمان، چهرهای آشنا بود.
پس از شروع فاز نظامی، احمد همچنان پرتوانتر از پیش به فعالیتهای خود ادامه داد و سر انجام در مرداد ماه ۶۰، در حالی که مبارز بزرگ شکرالله پاکنژاد را پس از خاتمهٔ ملاقاتش با یکی از اعضای مرکزیت سازمان تا محل اقامتش همراهی میکرد، همراه شکرالله به اسارت پاسداران خمینی جلاد در آمد. گذشته از سوابق درخشان احمد در رابطه با مجاهدین، همراه بودن با انقلابی بزرگ شکرالله پاکنژاد جرم او را در نزد دژخیمان خمینی، چند برابر نمود و برای گرفتن اطلاعات از پایگاههای کادر مرکزی و مسئولان سازمان او را به زیر وحشیانهترین شکنجهها بردند. ولی احمد قهرمان در زیر شکنجههای وحشیانهٔ دژخیمان خمینی لب از لب نگشود و سر انجام پس از چند ماه اسارت و تحمل شکنجههای وحشیانه مدتی قبل از شهادت انقلابی بزرگ شکرالله پاکنژاد، در آبان ۱۳۶۰ سربلند در برابر جوخهٔ آتش خمینی قرار گرفت و جان خود را فدیه راه رهایی خلق ایران کرد.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org