زندگینامه شهید
عبدالله جنگ در سال ۱۳۳۹، در یکی از روستاهای اطراف گنبد کاووس در خانواده به دنیا آمد. خانواده وی از مردم محروم بلوچستان بودند که بهدلیل فقر و محرومیت، مجبور شدند به منطقه ترکمن صحرا مهاجرت کنند.
عبدالله تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را با سختی فراوان در همین منطقه به پایان برد و سپس وارد دانشسرای مقدماتی در گنبدکاووس شد. او برای تأمین هزینه تحصیل و همچنین کمک به پدر و مادرش، در تعطیلات در مزارع کار میکرد.
با شروع انقلاب ضدسلطنتی، عبدالله که طعم تلخ فقر و محرومیتهای اجتماعی را از نزدیک لمس کرده بود، در تظاهرات بر علیه دیکتاتوری شاه فعالانه شرکت کرد.
وی پس از پیروزی انقلاب، و دیدن ماهیت ارتجاعی حاکمیت آخوندی، تنها راه برای تحقق آزادی و رفاه برای مردم را، در آرمان رهائیبخش سازمان مجاهدین خلق ایران یافت و بهعنوان هواداری پرشور، همراه با دانشجویان هوادار وارد همه فعالیتهای افشاگرانه علیه سرکوب آزادیها توسط خمینی جلاد شد. بهدنبال همین فعالیتها گماشتگان خمینی، وی را از دانشسرا اخراج کردند.
پدر و مادر عبدالله پس از این واقعه ناراحت شدند، چرا که انتظار داشتند وی پس از فارغالتحصیل شدن از دانشسرا استخدام شده و از نظر مالی به آنها کمک کند. عبدالله با تمام عشق و علاقهای که به پدر و مادرش داشت، وقتی متوجه ناراحتی آنها شد، خطاب به آنها گفته بود: «من برای آسایش و رفاه همه پدر و مادرهایی مثل شما است که پا در این راه گذاشتهام».
بهرغم این فشارها، وی هرگز از مسیری که انتخاب کرده بود، دست برنداشت و در تظاهراتهای بهار ۱۳۶۰ که علیه شدت گرفتن چماقداری و سرکوب ارتجاع حاکم، علیه سازمان، برگزار میشد شرکت فعال داشت.
عبدالله پس از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ و آغاز مقاومت مسلحانه سراسری، همراه با دو تن از همرزمانش، در یک واحد عملیاتی سازماندهی شد و به فعالیتهایش بر علیه ارگانهای سرکوب و اعدام رژیم ضدبشری در گرگان، ادامه داد.
تا آن که در شب دوم مرداد ۱۳۶۰، حین انجام مأموریتی در خیابانی در گرگان مورد شناسایی پاسداران خمینی قرار گرفت و دستگیر شد و روانه شکنجهگاه گردید.
عبدالله به مدت یکماه زیر شدیدترین شکنجهها مقاومت کرد و هیچ اطلاعاتی به دشمن نداد. دژخیمان خمینی که در مقابل مقاومت جانانه عبدالله خسته شده بودند، یکماه بعد در بیدادگاه فرمایشی، حکم اعدام این مجاهد دلیر را همراه با تعداد دیگری از همرزمان مجاهدش صادر کردند و نهایتاً وی را در شهریورماه ۱۳۶۰ به جوخه تیرباران سپردند.
این مجاهد پاکباز در وصیتنامه پرشورش از جمله نوشته است:
«برایم جای بسی خوشبختی و سربلندی است که در این مدت در جهت رضایت خدا و خوشبختی خلق، هر چند ناچیز، گام برداشتهام. البته با توجه به رهنمودهای اصولی و منطقی سازمان پرافتخار مجاهدین خلق ایران، اصلأ زندگی یعنی مبارزه برای درهم شکستن موانع و سدهای راه خدا و خلق و...»
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
با ارسال تصاویر و زندگینامه شهید، ما را در تکمیل شناسنامه شهیدان یاری رسانید. >>> تلگرام مجاهد: @mojahedin_org
خاطرات
تصاویر یادگاری
تصویر مزار شهید