- سالروز کارزار بزرگ جهانی که همزمان در ۱۷کشور جهان جریان یافت و به محکومیت رژیم ضدبشری در مجمع عمومی ملل متحد راه برد.
- این اعتصاب پیام مردم سراسر ایران است که بهوسیلهٔ پیکها و قاصدهای راستینشان در اقصی نقاط جهان طنینافکن میشود.
آقای دبیرکل،
آیا زمان یک اقدام جدی بینالمللی بهمنظور ممانعت از این خونریزیهای مستمر فرا نرسیده است؟ و آیا وجدان بشریت معاصر یک دفاع مؤثر از میثاق مللمتحد و اعلامیهٔ جهانی حقوقبشر را در مقابل رژیم ضدانسانی خمینی هنوز هم ضروری نمییابد؟
مسعود رجوی ـ ۴آذر ۱۳۶۷
نهم آذر ۱۳۶۷ روز آغاز اعتصابغذای سراسری هموطنان شریف ایرانی و هواداران مقاومت انقلابی علیه «بزرگترین جنایت» و قتلعام وحشیانهٔ زندانیان سیاسی در سراسر ایران است. کارزار بزرگی که همزمان در ۱۷کشور جهان جریان یافت و به محکومیت رژیم ضدبشری در مجمع عمومی مللمتحد راه برد و پیروزی بینالمللی بسیار مهمی را در این سرفصل حساس، نصیب مردم و مقاومت ایران نمود.
۳۰سال گذشت
۳۰سال از قتلعام زندانیان سیاسی و نزدیک به ۳۰ماه از فراخوان مریم رجوی برای جنبش دادخواهی میگذرد. در این ۳۰ماه معادل ۳۰سال گذشته پردهها کنار رفت. در این ایام ـ دادخواهی ـ رسانههای حکومتی ناگزیر حکم و فتوای قتلعام را منتشر کردند. برخی خواستار روشنگری شدند و برخی از عاملان و آمران تلاش کردند نقششان را کمرنگ کنند.
تا این زمان موضوع قتلعام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ اصلیترین و شاید سرخترین مرز سیاسی رژیم بود و احدی نزدیکش نمیشد اما پس از فراخوان جنبش دادخواهی و انتشار فایل صوتی آقای منتظری، موضوع به خانهها و خیابان و مدارس و کارخانهها و دانشگاه کشیده شد.
آخوند رازینی گفت: «آن زمان من نبودم مسئولان دخیل در قضایای ۶۷ آقایان نیری، رئیسی، اشراقی و پورمحمدی بودند اما حکم امام عادلانه بود...».
آخوند فلاحیان در دفاع از رئیسی گفت:
«بنده خدا [رئیسی] هر چه میگفت من حکم ندادم، حکمش را قبلاً صادر کرده بودند، اصلاً کسی به حرفش گوش نمیداد و فکر هم میکردند که آنها [زندانیان] بیگناهند…».
شروع جنبش دادخواهی
شاید نقطهٔ شروع جنبش دادخواهی را بهتر باشد سوم شهریور ۶۷ بدانیم. زمانی که مسعود رجوی در پیامی فوری به دبیرکل ملل متحد نوشت:
«...بر طبق اطلاعات موثق خمینی چند هفته پیش طی حکمی به خط خودش دستور اعدام زندانیان سیاسی مجاهد خلق را صادر کرده و متعاقباً موج گستردهٔ دستگیریهای سیاسی در شهرهای مختلف ایران که بیش از ۱۰هزار نفر را شامل میشود همزمان با اعدامهای دستجمعی زندانیان سیاسی که بسیاری از آنان دوران محکومیتشان پایانیافته، آغاز گردیده است. بهعنوان مثال فقط در روزهای ۲۳، ۲۴ و ۲۵مردادماه ۸۶۰جسد از زندانیان سیاسی اعدامشده از زندان اوین تهران به گورستان بهشتزهرا انتقال داده شده و قبل از آن نیز در ۶مرداد ۲۰۰زندانی سیاسی هوادار مجاهدین در سالن مرکزی زندان اوین قتلعام گردیدهاند. آنها در اعتراض به شکنجههای وحشیانه در حالت اعصابغذا بهسر میبردند...».
نامه مسعود رجوی به دبیرکل مللمتحد ـ سوم شهریور ۱۳۶۷
البته مسئول شورا پیشتر، در گرماگرم قتلعام ـ ۱۲ و ۲۶مرداد ـ موضوع اعدامهای جمعی را مطرح کرده بود اما در روزهای اول شهریور و پس از پیام و هشدار فوری به دبیرکل مللمتحد، با فراخوان عمومی و کارزار گسترده در تمام کشورها این جنبش شکل گرفت. چند روز بعد ـ ۱۸شهریور ـ هموطنی به نام مهرداد ایمن در یکی از همین تجمعات در اعتراض بهقتلعام زندانیان خودش را به آتش کشید و جان سپرد.
پیام فوری به دبیرکل
مسعود رجوی بهدنبال چندین پیام و نامه و فراخوان برای جلوگیری از ادامهٔ کشتار زندانیان و افشای جنایت بزرگ، در ۴آذر ۶۷ مجدداً پیامی برای دبیرکل ملل متحد ارسال کرد. در بخشی از این پیام آمده است:
«آقای دبیرکل؛
موج فزایندهٔ اعدامها در ایران بهدستور شخص خمینی همچنان ادامه دارد. هماکنون خبر چندهزار اعدام جدید را دریافت کردم. در میان اعدامشدگان اسامی مادران سالخورده، بیماران و بسیاری از زندانیان سیاسی که از ۷سال پیش بهاصطلاح محاکمه شده و دوران محکومیت خود را سپری میکردند، به چشم میخورد. همچنین موارد متعددی از کشتار اعضای یک خانواده و بستگان زندانیان و اعضای مقاومت وجود دارد. بسیاری از اعدامشدگان زندانیانی بودهاند که دوران محکومیتشان تمامشده بود و بسیاری دیگر کسانی که بهتازگی دستگیر شده و همچنانکه رئیس قوه قضاییه رژیم رسماً اعلام کرد بدون هر گونه محاکمهای حلقآویز یا تیرباران شدهاند. در برخی شهرها زنان زندانی هم در ملأعام بهدار آویخته میشوند...
آقای دبیرکل،
آیا زمان یک اقدام جدی بینالمللی بهمنظور ممانعت از این خونریزیهای مستمر فرا نرسیده است؟ و آیا وجدان بشریت معاصر یک دفاع مؤثر از میثاق مللمتحد و اعلامیهٔ جهانی حقوقبشر را در مقابل رژیم ضدانسانی خمینی هنوز هم ضروری نمییابد؟
همزمان با بررسی مسألهٔ نقض حقوقبشر در ایران در مجمع عمومی مللمتحد، پیشنهاد میکنم که، با در نظر گرفتن محکومیت مکرر رژیم خمینی از سوی این مجمع در سالهای اخیر، اخراج رژیم خمینی از سازمان مللمتحد بهعنوان یک اقدام عملی در دستورکار قرار گیرد، بهخصوص که طی ۷سال گذشته این رژیم به هیچیک از محکومیتهای بینالمللی وقعی نگذاشته و تقاضاهای مکرر مجامع و هیأتهای بینالمللی را برای بازدید از زندانهایش رد کرده است...».(نشریهٔ اتحادیهٔ انجمنهای دانشجویان مسلمان خارج کشور ـ شماره ۱۵۵ ـ ۱۸آذر ۶۷)
کارزار جهانی اعتصاب علیه قتلعام زندانیان سیاسی
بهدنبال تلگراف مسعود رجوی به دبیرکل مللمتحد و فراخوان به کارزار جهانی در مورد قتلعام سراسری زندانیان سیاسی، از روز سهشنبه نهم آذر اعتصابغذای گستردهای در ۱۵کشور جهان آغاز شد.(این اعتصاب در روزهای بعد به ۱۷کشور رسید)
اعتصابغذای سراسری در ۱۷کشور جهان علیه وحشگیری خمینی در قتلعام زندانیان
در همین روز مسعود رجوی در پاسخ به «هدف از کارزار جهانی علیه کشتار زندانیان» به خبرنگار صدای مجاهد گفت:
«همچنانکه میدانید رژیم خمینی بهدنبال خوردن زهر آتشبس از آنجا که دیگر نمیتوانست از نقطه اتکای جنگ بهعنوان تضمین بقا و موجودیت رژیمش استفاده کند، لاجرم بهنحو بیسابقهای بر ابعاد سرکوب و اختناق افزود... در این چند ماه، خمینی شخصاً ۲بار حکم اعدامها را به موسوی اردبیلی ابلاغ کرده و از جمله تصریح کرده است که هر کس که سر موضعش هست و حتی هر کس که از ابراز نظر خودداری بکند، حکمش اعدام است و بایستی فوراً اعدام شود.
به این ترتیب ما با یک درندگی و سبعیت بینظیر مواجهیم که خمینی تمسکجستن به آن را تنها راه بقای رژیمش یافته است. این مسائل را با دبیرکل مللمتحد و رئیس مجمع عمومی و همچنین با سایر مجامع بینالمللی در میان گذاشتهایم. و از دبیرکل هم خواستم که همهٔ اعضای مللمتحد و بهخصوص اعضای دائمی شورای امنیت را از این جنایات مطلع بکند تا کسی به فکر کمک به خمینی و دستگیری از رژیم او که در سراشیب قبر است، نیفتد و بهوسیلهٔ امدادهای غیبی! که معمولاً خود خمینی مدعی آن بود، به مددش نیاید. زیرا هر گونه کمک به رژیم خمینی، علیه مردم ایران و حقوق مسلم آنهاست...
حالا با این مقدمات بیشتر میشود فهمید که اعتصابغذای جهانی که به آن اشاره کردید در آستانهٔ چهلمین سالروز تصویب اعلامیهٔ جهانی حقوقبشر و صدور قطعنامهٔ مجمع عمومی مللمتحد دربارهٔ نقض حقوقبشر در ایران تا کجا برای رساندن پیام مردم ایران ضروری و لازم بوده است. این اعتصاب پیام مردم سراسر ایران است که بهوسیلهٔ پیکها و قاصدهای راستینشان در اقصی نقاط جهان طنینافکن میشود. این صدای آزادگی و عزت و افتخار یک خلق است که از طریق رشیدترین فرزندانش ـ که آنها را هم باید در شمار رزمندگان ارتش آزادی محسوب کرد ـ به گوش تمام مردم جهان میرسد. مردم ایران، مردمی نیستند که تن به جور و ستم خمینی داده باشند و همینطور بیکس و کار به این شرایط گردن گذاشته باشند».
مسعود رجوی در بخش دیگری از همین مصاحبه ضمن ابراز همدردی با خانوادههای شهیدان قتلعام افزود:
«صمیمانهترین تسلیت ها را به خانوادههای داغدار و به همهٔ پدرها و مادرهای عزیزی که جگرگوشههایشان را خمینی اینطور پرپر کرده تقدیم بکنم. جنایتهای خمینی حقیقتاً توصیفناپذیر است. همین امروز خبری شنیدم که بر طبق آن فقط در مشهد و تنها در یک شب ۳۵۰تن از زندانیان مقاوم را اعدام کردهاند. در تهران یکی از شهدا بهنام مصطفی میرزایی، در سال ۶۰ موقع دستگیری ۱۰ساله بود و موقع اعدام ۱۷سال داشت. یک شهید دیگر بهنام حمید نیرومند به هنگام اعدام ۱۵ساله بود. رژیم در برخی موارد چندین نفر از اعضای یک خانواده را اعدام کرده است. دلیل همهٔ این سفاکیها هم روشن است. رژیم به این وسیله میخواهد مقاومت و شور خلق برای آزادی، بعد از خاتمهٔ جنگ را فروبنشاند. شهدا فدیهٔ آزادی تمام مردم ایران و همهٔ مردمیست که از ستم خمینی بهستوه آمدهاند و عطش آزادی دارند. دژخیمان خمینی فکر میکنند که با این خونریزیها کار تمام است. اما درست بهعکس، منطق تاریخ و انقلاب بهروشنی اثبات کرده است که وقتی مردمی اینچنین عزیزترین سرمایهها و جگرگوشههای خودشان را فدا میکنند، وقتی که عزم جزم برای مقاومت و رهایی دارند، هیچ قدرتی در جهان نمیتواند مانع پیروزی آنها شود. فکر میکنم که حالا این یک وظیفهٔ عمومیست که همهٔ ما در هر کجا که هستیم و هر مقدار که در توانمان هست، راه آنها را برای رسیدن به آرمانشان ادامه بدهیم. فرزندان مردم ایران هم که امروز بهنحوی بیسابقه و در گستردهترین ابعاد، بهطور همزمان و هماهنگ در ۱۵کشور در ۴قارهٔ جهان اعتصابغذا کردهاند و در سختترین شرایط جوّی، در سوز سرما و یخبندان، پرچم مقاومت را برافراشتهاند، در همین راه و بهدنبال شهیدان سرفراز خلق قدم برداشتهاند».
پیام مریم رجوی به اعتصابکنندگان
با شروع اعتصاب سراسری مریم رجوی ضمن تقدیر از رزم بیامان اعتصابکنندگان علیه کشتار زندانیان سیاسی طی پیامی گفت:
«اعتصابغذای شما در سوز سرما و یخبندان و فریاد اعتراضتان در اقصی نقاط جهان و همچنین تلاشهای ارزندهٔ دهها هزار هموطن ایرانی که گرداگرد شما به جنبوجوش و همیاری برخاستهاند، از آتش مقدس یکچنین مقاومت فروزانی گرما میگیرد. در هر کجای جهان که هستید خود را رزمندهٔ ارتش آزادیبخش ملی و در سنگرهای مقدس نبرد رهایی محسوب کنید، این مقاومت و نبردی است تا پیروزی که از سلولهای اوین تا اعماق قلوب خلق بهویژه خانوادههای داغدار و رنجدیدهٔ شهدا و زندانیان سیاسی و از قرارگاههای ارتش آزادی در نوار مرزی تا تلاش افشاگرانهٔ شما در ۴قاره با رزم و رنج مستمر شعله میکشد و بیتردید دیکتاتوری زهرخوردهٔ خمینی را از بنیاد خواهد سوزاند و خاکسترش را به باد فنا خواهد سپرد».(نشریهٔ اتحادیهٔ انجمنهای دانشجویان مسلمان خارج کشور ـ شماره ۱۵۵ ـ ۱۸آذر ۶۷)
تلاش مذبوحانهٔ رژیم برای برای پوشاندن جنایت و فرار از محکومیت
رژیم آخوندی که بعد از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و عقبنشینی از شعارهای ۸ساله بهشدت آسیبپذیر و نیازمند حمایتهای بیرونی بود، بهسادگی نمیتوانست قیمت سیاسی محکومیت در سازمان ملل را بپردازد. به همین علت در شرایطی ـ آذر ۱۳۶۷ ـ که ارگانها و کمیتههای مختلف در سازمان ملل مشغول بررسی وضعیت حقوقبشر در ایران و سایر کشورها بودند، با مزدوران و لابیهایش تلاش میکرد با اشکال مختلف تهدید و تطمیع و زدوبند مانع از محکومیت رژیم در مجمع عمومی سازمان ملل گردد.
از طرف دیگر، موضوع محکومیت رژیم در مجمع عمومی مللمتحد یکی از اهداف اعتصاب و کارزار جهانی بود. همچنان که مسعود رجوی در همین مصاحبه گفته بود: «در آستانهٔ چهلمین سالروز تصویب اعلامیهٔ جهانی حقوقبشر و صدور قطعنامهٔ مجمع عمومی مللمتحد دربارهٔ نقض حقوقبشر در ایران تا کجا برای رساندن پیام مردم ایران ضروری و لازم بوده است...».
پیروزی قاصدان آزادی و محکومیت رژیم در مجمع عمومی
محکومیت رژیم آخوندی در مجمع عمومی مللمتحد
سرانجام در روز ۱۸آذر، در دهمین روز اعتصاب و کارزاری که همزمان در ۱۷کشور علیه قتلعام زندانیان سیاسی انجام شد، با محکومیت قاطع رژیم خمینی به پیروزی رسید.
بهدنبال پایان پیروزمندانهٔ اعتصابغذای بزرگ جهانی در ۱۷کشور جهان و محکومیت رژیم خمینی در مجمع عمومی مللمتحد، تظاهرات و آکسیونهایی با شرکت هزاران نفر از هموطنان و پشتیبانان مقاومت در کشورهای مختلف جهان صورت گرفت. این تظاهرات روز جمعه ۱۸آذر در استکهلم(سوئد) و اسلو(نروژ) و روز شنبه ۱۹آذر در نیویورک(آمریکا)، پاریس(فرانسه)، بن(آلمان)، لندن(انگلستان)، رم(ایتالیا)، آمستردام(هلند)، آتن(یونان)، بروکسل(بلژیک)، وین(اتریش)، ژنو(سوئیس)، کپنهاک(دانمارک)، اتاوا(کانادا)، سیدنی(استرالیا) و دهلینو(هند) برگزار شد.
این سلسله تظاهرات و آکسیونهای جهانی همزمان با چهلمین سالگرد اعلامیهٔ جهانی حقوقبشر و در هوای شدیداً بارانی و یخبندان و بعضاً در هوای ۲۵درجه زیر صفر به دعوت اتحادیهٔ انجمنهای دانشجویان مسلمان خارج کشور هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران انجام شد.
مصاحبهٔ دکتر کاظم رجوی
بهدنبال پیروزی مقاومت و کارزار جهانی علیه رژیم «سیمای مقاومت» طی مصاحبهیی با دکتر کاظم رجوی نظر ایشان را در مورد اهمیت قطعنامهٔ مجمع عمومی در محکومیت رژیم پرسید. کاظم رجوی گفت:
«قطعنامهای که امروز در مجمع عمومی بهتصویب رسید، قطعنامهای است که بهطور بسیار روشن، صریح و قاطع رژیم خمینی را بهخاطر نقض شدید حقوقبشر در میهنمان محکوم میکند. به همین دلیل این قطعنامه نسبت به قطعنامههای سالهای گذشته ـ سالهای ۸۵، ۸۶، ۸۷ ـ خیلی صریحتر و قویتر است. این قطعنامه اعدامهای بدوی اعم از فردی و یا کشتارهای دستجمعی، نقض حقوقبشر، شکنجه، عدم احترام به آزادیهای اساسی، توسط رژیم خمینی را مطرح کرده و آن را بهشدت محکوم میکند.
همانطور که میدانید، قبل از اینکه موضوع این قطعنامه در مجمع عمومی مطرح شود، نخستوزیر و وزیر خارجهٔ رژیم خمینی سفرای همهٔ کشورها در تهران را دعوت کردند و به آنها التماس کردند که آقا، امسال قطعنامهٔ آتشبس را پذیرفتیم و زهر را نوشیدیم. امسال علیه ما قطعنامه تصویب نکنید!
در مقر مللمتحد هم نمایندهٔ مزدور رژیم طی سخنرانیهای متعدد از موضع بسیار ضعیف و با عجز و لابه از آنها درخواست کرد که به این قطعنامه رأی ندهند، با این عنوان که تمامی منابع محتوای این قطعنامه از طرف سازمان مجاهدین خلق است و اگر شما به این قطعنامه رأی بدهید، در حقیقت به سازمان مجاهدین خلق و به ارتش آزادیبخش ملی کمک کردهاید و از این قبیل حرفها و التماس و درخواستها.
یک عکسالعمل دیگر رژیم که واقعاً مضحکهٔ عجیبی شد و بهگفتهٔ دیپلماتهای سازمان ملل در تاریخ این سازمان بینظیر بود، مانور نمایندهٔ دجال جماران در سازمان ملل بود. وی ابتدا گفت ما قبول کردیم که قطعنامهای را بپذیریم، قبول کردیم که نمایندهٔ ویژهٔ سازمان ملل و هیأت همراهش را بپذیریم و در زندانهایمان را به رویش باز کنیم، مشروط بر اینکه شما مشخصاً به این قطعنامه رأی ندهید. برای اینکه این قطعنامه بهنفع مقاومت ایران است. اما نمایندگان ملل مختلف به نمایندهٔ رژیم گفتند بسیار خوب این حرفهایی را که تو میزنی برو بنویس و تعهد کن و بیاور بده، تا ما بررسی کنیم. مانور شیادانهٔ رژیم این بود که قول داد، بله این تعهد را مینویسم و میآورم، اما نهتنها تعهدی ننوشت و نیاورد، بلکه یک نامهٔ بدون سرلوحه و بدون امضا، با پاکت نمایندگی رژیم در نیویورک، برای ۶۰۰نفر از نمایندگان ۱۵۹کشور سازمان مللمتحد پست کرد. در این نامه نوشته شده بود که جمهوری اسلامی ایران از شما انتظار دارد که مسائلش را بفهمید. از شما خواهش میکنیم و استدعا داریم که به این قطعنامه رأی ندهید. البته این کار، تمسخر همهٔ نمایندگان مجمع عمومی و سازمان ملل را برانگیخت. ضمناً نمایندهٔ خمینی در همان نامه هم حرفی را که در نطقهای روزهای ۴ و ۶آذر خود زده بود، مجدداً تکرار کرد و گفت این قطعنامه و بهطور کلی گزارش نمایندهٔ ویژهٔ سازمان ملل، فقط بر مبنای اطلاعات سازمان مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت است و ما این را قبول نداریم».
(نشریهٔ اتحادیهٔ انجمنهای دانشجویان مسلمان خارج کشور ـ شماره ۱۵۶ ـ ۲۵آذر ۶۷)
برای آشنایی و اطلاع بیشتر از قتلعام زندانیان سیاسی به لینکهای زیر مراجعه کنید: